حربهٔ تهدید ایشان است، و بسیار حربهٔ قاطع است. وزرای ایران باید دو پستان پرشیر داشته باشند: یکی را به دهن طفل مطالبات یکی، و یکی را به دیگری بدهند. از صبح تا شام وقت خود را در تدبیر مدارای این دو مدعی مقتدر صرف بکند، و در خانهٔ خود محکوم مترجم کثیف آنها باشد، و هر روز در حضور «برو مدارا بکن، اسباب دل آزدگی نچین، هرچه میخواهند بده، هرچه میخواهند بکن …» بشنود! به این مصیبت حالا بلای دیگر نیز نازل شده، میخواهند در ایران به اسم «یاسای مظفری» قانون وضع نمایند، آن روز که جمیع رجال و امرا و اعیان قریب صد نفر به حضور دعوت شده بودند، شاه به ناموس سلطنت قسم یاد کرد که هرکس ابراز غرض و تعند بکند، حرکات سابقه را پیش بگیرد، دفعالوقت نماید مغضوب خواهد شد. جداً او اصراراً فرمود که مجلس شورای کبیر به زودی تشکیل شود، چون شما نیز اجزای آن مجلس تعیین شدهاید من شما را دعوت کردم که قبل از انعقاد مجلس بیایید جمع شویم، فکری بکنیم که چگونه این بلای ناگهانی را از سر خود وا خلاف خود برگردانیم؟ به شما واضح بگویم؛ درمیان رجال دربار و پنجاه نفراجزای شورا فقط با خود شاه چهار نفر طرفدار جدی وضع قانون هستند، میماند چهل و شش نفر، از این چهل و شش نفر دو نفر اروپایی است زبان نمیدانند، خرند، از آنها واهمه نداریم، باقی چهل و چهار نفر را اگر از حلق بکشند به تحدید خود راضی نمیشوند. از آن جمله چهار نفر شما، میرزا احمد، میرزا مصطفی و میرزا محمد هستید. رفقای خود را من از جانب شما اطمینان دادهام که طرف هیئت مخالف و معاون ما خواهید بود، آن سه نفر را شما باید راضی بکنید، از ایشان قول صحیح بگیرید که با ما متحدالافکار و مؤیدالقول باشند. تا افتتاح مجلس که در بیست و هشتم رجب تعیین شده،
برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۲۸۲
ظاهر