برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۱۸۸

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

زیاد زودرس که از «هوتکر»[۱] و فرنگستان آورده، ساباط[۲] قشنگ درست نموده تا بسیار خوب حاصل می‌دهد و فروش می‌شود. از دو جفت سنگ چدنی روسی چهل خروار آرد بی‌سبوس برمی‌دارند، یومیه پنجاه تومان دخل می‌دهد. انواع مرغابیها و مرغهای هولاندی و جنس دیگر تربیت کرده، که جوجه‌های چهار ماهه‌شان نیم من گوشت دارد، تخمهاشان اکثر دو زرده دارد. از نتایج زحمات و مساعی او محظوظ شدم. هرچه در مدرسه از تصورات و آرزوهای آیندهٔ او شنیده بودم به اکثر آنها نایل شده. تمجیدش می‌نمودم. می‌گفت که بعد از مراجعت دیدم دستگاه خدمت قابل‌توجه نیست، برگشتم به خانه. اینها را با صد زحمت و مشقت فراهم آوردم. از فقدان آهنگر خوب، نجار ماهر، مزدور کارفهم نمی‌دانید چه خونابه کشیده‌ام. همه را خودم نقشه کشیده‌ام. (مدل) نمونه ساختم، نشان دادم تا درست کردند. سه سال است به کار افتاده. چون دخلش محسوس شد متمولین ما حسد بردند. خواستند بسازند چون خودشان علم ندارند ناتمام می‌ماند. رفتند از خارج اوستاد آوردند؛ فعلهٔ بازاری خودرا مهندس آسیا ساز به قلم داد، مبلغی پول گرفتند. بالاخره فلان چیز را باید آورد، فلان اسباب را خرید. در سر هر مایحتاج مختصر دو ماه معطل شدند، بعد از آمدن معلوم شد که تنگ یا گشاد، قصیر یا دراز است. نشد باید خودم بروم بیاورم. اوستاد رفت و دیگر نیامد.

  «و آن دگر پخت همچنان هوسی وین عمارت به سر نبرد کسی»  

خانهٔ جهل خراب بشود. سال و ماه گذشت و چیزی ساخته نشد.


  1. ؟
  2. ساباط راهرو یا دالان سرپوشیدهٔ میان دو خانه است. در اینجا معلوم نشد منظور چیست.
۱۸۷