برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۱۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

آنها است. آنچه در محک معلومات ایشان کم عیار است رایج بازار ملت ما نمی‌تواند بشود. کدخدا شب تدارک شام دیده بود. خوردیم، خوابیدیم. صبح باز به او پنج قران دادم. اقامهٔ دو روزهٔ ما خیلی ارزان تمام شد. روانه شدیم. کدخدا نیم فرسخ ما را مشایعت کرد، راهنمایی نمود، دست مرا بوسید و مراجعت کرد.

۱۱۳