این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
— ۲۵۲ —
حکایت: صفحه:
سرهنگ سلطان و زنش | ۷۷ |
کریم تنگدست | ۷۷ |
جوانمرد و سک تشنه | ۷۹ |
خواجه و غلام | ۸۱ |
شبلی و رحمت او بر مور | ۸۱ |
جوانی که گوسفند در پیش میدوید | ۸۳ |
درویش و روباه بی دست و پای | ۸۳ |
عابد بخیل | ۸۴ |
حاتم طائی و سلطان روم | ۸۵ |
حاتم طائی و فرماندهٔ یمن | ۸۶ |
دختر حاتم طائی در روزگار رسول خدا | ۸۸ |
جوانمردی حاتم | ۸۹ |
پیری که خرش در گل افتاده بود | ۹۰ |
درویش مستجابالدعوه | ۹۲ |
پدر بخیل و پسر لاابالی | ۹۴ |
جوانی که بدانگی کرم کرده بود | ۹۵ |
کسی که صحرای محشر را بخواب دید | ۹۶ |
مردی که زنبور بر سقف خانهاش لانه کرد | ۹۸ |
باب سوم – در عشق و مستی و شور
حکایت: صفحه: گدازاده و پادشازاده ۱۰۲ شاهد سمرقندی ۱۰۵ پیری که بمسجد بدرویزگی رفت ۱۰۷ پیر شب زنده دار ۱۰۸ شکایت نو عروس جوان از داماد نامهربان ۱۰۹ طبیب پریچهره در مرو ۱۰۹ آهنین پنجه با شیر ۱۱۰ وصلت دو عم زاده ۱۱۰ مجنون و لیلی ۱۱۱ محمود و ایاز ۱۱۱