برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۲۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
— ۱۷۵ —

  همین نصیحت سعدی بآب زر بنویس که خانه را کس ازین خوبتر نیاراید[۱]  


در مدح صاحبدیوان

  سفینهٔ حکمیات و نظم و نثر لطیف که بارگاه ملوک و صدور را شاید  
  بصدر صاحب صاحبقران فرستادم مگر بعین عنایت قبول فرمایند  
  رونده رفت ندانم رسید یا نرسید ازین قیاس که آینده دیر میآید  
  بپارسائی ازین حال مشورت بردم مگر ز خاطر من بند بسته بگشاید  
  چه گفت گفت ندانی که خواجه دریائیست نه هر سفینه ز دریا درست باز آید  

* * *

  نه آدمیست که در خرمی و مجموعی بخستگان پراکنده بر نبخشاید  
  گلیم خویش برآرد سیه گلیم از آب وگر گلیم رفیق آب میبرد شاید  

* * *

  روز گم گشتن فرزند مقادیر قضا چاه دروازهٔ کنعان بپدر ننماید  
  باش تا دست دهد دولت ایام وصال بوی پیراهنش از مصر بکنعان آید  

* * *

  صانع نقشبند بی مانند که همه نقش او نکو آید  
  رزق طایر نهاده در پر و بال تا بهر طعمهٔ فرو آید  
  روزی عنکبوت مسکین را پر دهد تا بنزد او آید  

* * *

  یکی نصیحت درویش وار خواهم کرد اگر موافق شاه زمانه میآید  

  1. این قطعه در نسخ قدیم نیست و در نسخه‌های جدید و چاپی مشوش است در بعضی از نسخ چاپی این بیت هم پیش از مقطع آمده:
      گر اهل معرفتی دل مبند بر دنیا که دوستیست که با دوستان نمی‌پاید