برگه:KlilehVaDmneh.pdf/۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
–ج–

کرده‌اند و بهمین جهت با وجود نهایت سادگی غالباً فهم آنها مشکل میباشد.

هر چه نفوذ و انتشار زبان عرب در ایران گذشته از تأثیرات لغوی در سبک تألیف کلام و تشکیل جُمل و عبارات نیز اثر مهمّی از خود باقی گذاشته مخصوصاً بسیاری از نویسندگان در موقع ترجمهٔ کتب عربی بفارسی سیاق سخن وسبک جُمله‌بندی فارسی را از دست داده و جملات فارسی را مانند جملات عربی تألیف کرده‌اند[۱].

اینک برای نمونه و توضیح مطلب از کتاب تاریخ بیهقی که یکی از بزرگترین کتب نثر فارسی و محلّ توجّه و احترام دانشمندان بزرگ میباشد نمونهٔ ذکر میکنیم:

خواجه ابوالفضل بیهقی در ترجمهٔ نامهٔ (قائم بامرالله) بسلطان مسعود عبارات ذیل را آورده: «خدا را از جهت خویش بس دانست و صبر کرد و راضی شد و شکر نمود بعد از آنکه علاج کرد سختیهای سربسته را و رفع کرد واقعه‌های الم‌رساننده را چه رأی امام مرحوم القادر بالله که خدای از وی راضی باد و پاک گرداناد روحش را ستارهٔ بود درخشنده و حلمش کوهی بود سر بر افراشته سخت پیمان بود در دین محکم عزیمت بود در پیروی خدای ربّ‌العالمین. رحمت کناد خدا بر او آن طور رحمتی که بسبب آن رحمت ساکن گرداند او را در جنّتهای نعیم و راهنمائی کند او را بسوی راه راست و آن پاک روح را بود از عملهای نیکو و خلقهای پسندیده آنچه بلند سازد درجهٔ او را در میان امامان صالح و رستگار سازد حجّت او را در همهٔ عالمها بدرستیکه او ضایع نمیگرداند اجر نیکوکاران را.

ابوالمعالی صاحب کلیله و دمنه نیز با وجود کمال قدرت و دستی که در زبان فارسی داشته ازین لغزش و زلّت مصون و محفوظ نمانده و گاهی جملهٔ فارسی را مانند جملهٔ عربی ترجمه و ترکیب کرده چنانکه در صفحه شصت و پنج گوید: و ننمود در طبع وی زیادت طمع بر تواضع و تعظیم و در صفحهٔ ۱۴۸ گوید: این زن بموجبی میفروشد کنجد پخته را با کنجد در پوست برابر، در صورتیکه مطابق جمله‌بندی فارسی باید چنین باشد: این زن بموجبی کنجد پخته را با کنجد در پوست برابر میفروشد[۲] جای دیگر


  1. چنانکه بعضی از متجددین همین معامله را در ترجمهٔ کتب اروپائی معمول میدارند.
  2. ابوالمعالی در مقدمهٔ حکایت همین جمله را چنین مینویسد: آخر سببی هست که این زن کنجد سپیدکرده را با کنجد در پوست برابر میفروشد. کلیلهٔ حاضر صفحه (۱۶۴ سطر ۱۷ و۱۸)