بجادوگری آنها عطف میکنند و بر اثر چنین حالت روحی عجیب غیرطبیعی یا ناطق را غافل از توجه بآن جادو و درک اسرار و رموز دسائس و تاثیرات انگشتهای آن شیاطین مسلط بر تمام نفوس و اعمال ماو گرداننده چرخ تمام حوادث تاریخ ما از کلی و جزئی پنداشته و یا حتی خود گوینده و اعمال و اقوال او را نیز تحت تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم آن خناس وسواسها میشمرند.
۳- بعضی از ایرادات یا سئوالات مستقیماً و بالصراحه یا کنایهٔ ابلغ من التصریح مبنی بر ظن کذب عمدی خطیب بوده و غرض سوئی در بیانات او و سعی او در مستور داشتن حقیقت و کتمان اصل مطلب فرض شده است و حتی برای اثبات هر اظهاری دلیل و شهود خواستهاند. البته برای اینجانب که در بیان مطالب تقید افراطی وجدانی بعدم انحراف از حقیقت و احتراز از تاثیر تمایلات نفسانی داشته و یک کلمه هم جز پس از اطمینان از صحت و صدق آن (مگر در بعضی روایات از دیگران) نمیگویم ممکن نیست برای اقناع شکاکی و بثبوت رساندن هر جمله از اظهارات خود به محکمه بروم و اقامه شهود نمایم یا قسم بخورم اگرچه قول شخص با شرافت خود در حکم سوگند است.
۴- بعضی دیگر از اعتراضات نیز ناشی از احساسات وفاداری بخویشاوندان است که وقتی که در یک مطلبی اظهار ناطق برخلاف اظهارات منسوب محترم ایراد گیرنده بود و آن شخص را تخطئه کرده و نوشته با گفته او را خلاف حقیقت خوانده باشد ولو آنکه نسبت اشتباه باو داده و شخص او را محترم
شمرده باشد حس غیرت و تعصب اولاد و اعقاب یا منسوبین دور یا
–۷–