برگه:Khatabeh-Taghizadeh.pdf/۵۹

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سه خطابه
۵۷
 

بر مبنای حقایق شهودی مسلمه و قطعی و حتی اگر آن حکم را هم پس از ثبت حقایق جزمی وقایع جاریه و روایات صددرصد قابل‌اعتماد و خالی از هر شک و شبهه و غیرمبنی بر حدس و قیاس و احتمالات بشنونده و خواننده واگذار نماید اصلح است و میترسم که این طریقه نزد تاریخ‌نویسان ما بسیار بسیار کم پیروی شده و میشود و شاهد آن اجتهادات مرحوم کسروی و سیاست‌بافی او است که لااقل سه ربع کتاب او را سست و دور از حقیقت ساخته است. البته ملاحظه فرموده‌اید که چقدر مجلس را انتقاد و ملامت کرده که ملایمت و مدارا کردند ورنه پیش می‌بردند و غالب می‌شدند بعضی دیگر از تاریخ‌نویسان هم ساده‌لوحانه همین‌طور ادعا کرده‌اند و حقیقت آنست که هیچ حرفی از این بیشتر از حقیقت و فراست دور نیست. خطاهای آن مرحوم خارج از حساب است و جز وقوع فلان حادثه در فلان روز و ماه دیگر کمتر مطلبی در کتاب او دارای صحت و کمتر تفسیری موافق عقل است.

چنانکه گفتیم نسبت به محمدعلی‌شاه هم بعضی بی‌عدالتیها شد ولی عیب آن شخص بدبخت تنها در مخالفت با مجلس اول نبود بلکه معایب خیلی فاحش و مفاسد بسیار و بی‌عقلی‌ها و نادانیها و اوهام و خرافات و هم اعمال بد و قبیح بافراط و طمع مالی بیش از اندازه و مصاحبین سفیه و ابله و فاسد و افسد داشت که شرح آنها در صد صفحه نگنجد و همان نقائص و فسادها بیشتر موجب سرنگونی او شد. مرحوم امام‌جمعه خوئی گاهی در مواقع صدور حرکت بسیار خلاف از شاه میگفت که باید خدا را شکر کرد که این گونه کارها باعث تقویت مشروطیت میشود. آن بدبخت خیلی هم پیرو خرافات و عقاید عوامانه بود و بآخوندهای نادان و فاسد میگروید اعمال روزانه‌اش با استخاره انجام میشد