برگه:Khatabeh-Taghizadeh.pdf/۴۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۸
خطابهٔ دوم
 

آنجا او را پیش خود پذیرفته بود و او با لباس ژاکت و غیره رفته بود در ابتدای کلام خود گفته بود که: «افتخار دارم عرض کنم که اگر امپراطور آلمان پنج‌هزار قشون آلمان بمن بدهد من تمام ایران را تسخیر توانم کرد.»

این جمله از زبونی خارجی و داخلی ایران و ضعف و مسلوب‌الحقوق شدن ذلت و حقارت و ناتوانی و وهن بین‌المللی از یکطرف و هم بی‌عدالتی داخلی و استبداد و ظلم و پریشانی و آشفتگی و اغتشاش فوق‌العادهٔ اداری و سیاست داخلی از طرف دیگر که عیناً و کاملا اوضاع آن از هرجهت مانند قرون وسطی و عهد غزنویان یا ایلخانان مغول مانده و هیچ فرقی نکرده بود (مگر در قرن اخیر که توپ و تفنک و ساعت و تلگراف پیدا شده بود) عوامل منفی انقلاب ایران و مقدمات بیداری و کم‌کم لبریز شدن پیمانهٔ تحمل ملت ایران بود.

اما عوامل مثبت انتباه تدریجی گذشته از بعضی قدمهای ابتدائی که عباس‌میرزا نایب‌السلطنه در اخذ بعضی فنون و آداب اروپا مانند تأسیس بعضی کارخانجات و فرستادن چند نفر محصل برای تحصیل در انگلستان که ذکرش گذشت و دایر کردن مطبعه و آبله‌کوبی و تنظیم قشون باصول جدید مغربی و مراوده با فرنگیها و پذیرفتن سفرای فرنگی در ایران و فرستادن سفرا بفرنگستان برداشت و تأثیر هیأتهای معلمین نظامی فرانسوی و انگلیسی در قشون ایران بزرگترین همه اقدامات و در واقع اولین قدم معتدّبه همانا تأسیس دارالفنون بود در طهران در سنه ۱۲۶۸ و آوردن معلمین اتریشی و فرانسوی و غیره برای تعلیم فنون مختلفه جدید بابتکار و اهتمام میرزاتقی‌خان امیرنظام که بدبختانه فردای روز گرفتاری امیرنظام وارد تهران شدند.

میرزاجان داود آشوری ایرانی که از طرف امیر نظام باروپا رفته و معلمین را آورده بود امیر را در حال توقیف ملاقات کرد. امیر باو تأکید کرد