و محافل فعالیت داشتیم بناگهان مقالهای برضد ما در تایمس نوشته شد که اظهارات ما را افسانه پریها نامید و طرفداری از روس میکرد و سبب عمده آن این بود که روزی در اطاق یکی از کمیسیونهای مجلس عامه انگلیس هیأتی (شاید چهل پنجاه نفر از اعضای پارلمان از هر دو مجلس) جمع شدند که بیانات ما را بشنوند و مرحوم معاضدالسلطنه و من در آنجا حاضر شدیم و خطابهای خواندیم که در آن شکایات خودمان را بیان کردیم و آن خطابه بشکل خصوصی طبع و در بین اعضای پارلمان تقسیم شد.
در پایان جلسه یک کمیسیونی از اعضای مجلسین انتخاب شد باسم کمیسیون ایران (پرشیا کمیتی) که ما دو نفر را هم عضو آن قرار دادند و چون در آن خطابه از مداخلات روس با نام و نشان مشتمل بر ۹ فقره سخن رفته بود دستگاه کهنهپرستی و محافل مربوط به آن به غیظ آمده بود و منتهی به حمله روزنامه تایمس شده بود و چون در آن روزنامه گفته شده بود که «جمعی از اعضای پارلمان خودمان» هم فریب این پناهندگان یا فراریان ایرانی را خورده و اظهارات آنان را باور کردهاند آن کمیسیون چند نفر را برگزید که جوابی دندانشکن به تایمس بنویسند و بکمک اینجانب نوشتند. مرحوم براون هم شرحی جداگانه و خیلی مدلل نوشت که هردو را تایمس چاپ کرد و باز در رد آنها مقاله نوشت. دنباله این دوندگی مداومت یافت و ما در مجلس عظیمی که از طرف انجمن آسیای مرکزی با حضور عده زیادی از رجال مهم و اعضای مجلس انگلیس و ارباب جرائد تشکیل شد سخن گفتیم. این مجلس تحت ریاست لاردرونالدشی منعقد شد. مفسدین برضد مقصود ما بعضی مخالفین را تحریک نموده و به آنجا جهت اخلال فرستاده بودند که فعالترین آنها همان دبیر