برگه:Khatabeh-Taghizadeh.pdf/۱۰۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سه خطابه
۹۹
 

و شوشکه به آنها حمله برده و آنها را زدند بطوریکه ممکن بود بکشند آنگاه حشمت‌الدوله از داخل باغ بیرون آمده و به آنجا رسیده مانع شد و حتی آنچه سعی کرد امام‌جمعه را نجات بدهد قزاق‌ها دست‌بردار نبودند پس او خود را بروی امام‌جمعه انداخت و باو چسبید که نزنند.

۷- البته آقایانی که کتاب آبی انگلیس یا ترجمه فارسی آنرا خوانده‌اند و قسمتهای راجع بقریب یکماه بعد از توپ بستن را در آن ملاحظه نموده‌اند دیده‌اند که بلافاصله بعد از روز تخریب مجلس وقتیکه شاه از تحصن جمعی از مشروطه‌خواهان در سفارت انگلیس مطلع شد (آنروز از صبح تا ظهر در سفارت باز بود و قریب هفتاد نفر وارد شده بودند و ظهری برحسب ایراد دولت درها را بستند و دیگر کسی را راه ندادند) بسیار متغیر شده و تلگرافی به پادشاه انگلیس فرستاده و از شارژ دافر انگلیسی شکایت کرد که اشرار را بسفارت راه داده است و نیز اطراف سفارت را با قزاق محاصره و مراقبت کردند که کسی نتواند آنجا برود. پادشاه انگلیس جواب تندی داده و در آن اظهارات شاه را «مستقیماً برخلاف حقیقت» خواند که توهین صریحی به محمدعلی‌شاه بود عین تلگرافات در کتاب آبی مندرج است. مراقبت به سفارت از طرف مأمورین دولت بی‌اندازه موجب آزردگی انگلیس‌ها شد و عاقبت منتهی بیک اولتیماتوم بی‌مدت شد که در آن تقاضای عذرخواهی وزیر امور خارجه و وزیر دربار با لباس رسمی از سفارت انگلیس کردند و شاه مجبور بقبول آن شده و وزرای مزبور بسفارت رفته و عذرخواهی کردند. در پایان تحصن متحصنین شاه تأمینی برای جان و مال آنها داد بجز ده نفر که شش نفر از آنها را تبعید بخارجه کرد و چهار نفر را که یکی هم خلخالی و یکی برادر من و دیگر امیر حشمت بود با برادرش تبعید به ولایت خودشان نمود و برای