مردمان این ایل به صورت یاغی و گردنکش در مقابل دولت و حکومت مرکزی قرار نگرفته و بلکه برعکس همیشه همراه و همکار بودهاند.در نهضت مشروطیت ایران ایل سنجابی با مشروطهخواهان همراهی کرد و جهات مختلفی باعث آن بود. یکی از آن جهات مذهبی بود، چون خانواده مستقیم پدری من شیعه بوده و هستند، هم پدرم و هم پدربزرگم و هم جد اعلای ما حسنخان که اسم بردم، شیعه بودند. چنانکه جنازه حسنخان را بعد از فوتش به نجف بردند و همچنین جنازهی پسر بزرگ او محمدرحیمخان را. صمصامالممالک نیز یک شیعه متعصب بود و به این مناسبت نسبت به روحانیون فوقالعاده احترام داشت. در صدر مشروطیت آخوند ملامحمد کاظم خراسانی که پیشوای بزرگ شیعیان ایران در نجف بود، نامهای به پدربزرگ من و ایل سنجابی نوشت و به وسیله مرحوم علی هیئت فرستاد که بنده نسخهاش را یکوقتی داشتم. وی سنجابیها را دعوت کرد که از مشروطیت حمایت بکنند. بله یک علت این که سنجابیها به مشروطه گرایش پیدا کردند، همین تبلیغ علمای بزرگ اینطوری بود. یک علت دیگر اجتماعی آن که نظر خود بنده است، این است که ایل سنجابی در آنموقع در برابر تجاوز ایل قدرتمند کلهر قرار داشت. ایل کلهر، بزرگترین ایل کرد است که شاید در تمام نواحی کردنشین ایران و عراق و ترکیه هم ایلی به بزرگی آن نباشد، شاید پنجاه هزار خانوار باشند. ایلخانی کلهر در آن زمان داودخان امیراعظم رئیس ایل کلهر بود که وی بنابر جهاتی که حالا تفصیلش بیمورد است، با سنجابیها خیلی بد بود و چندین بار به سنجابی اردو کشید و قلعههای سنجابی را آتش زد و این اختلافات بین این دو ایل وجود داشت. به مناسبت اینکه داودخان امیر اعظم رئیس ایل کلهر با مستبدین و با سالارالدوله یاغی که علیه مشروطیت بود همراهی میکرد، سنجابیها که مخالف او بودند بالطبع به مشروطیت علاقه پیدا کردند و خود همین کیفیت یک آبرو و احترامی به ایل سنجابی به عنوان آزادیخواهی داد و این جریان باعث گردید که در دوران مشروطیت حزب دموکرات هم که حزب تندرو مشروطیت بود، تمایل زیادی نسبت به سران و مردم سنجابی داشته باشد. دموکراتهای شهر کرمانشاه اغلب با سنجابیها مربوط بودند و سنجابیها هم در انتخابات از نامزدهای دموکرات کرمانشاه حمایت