خود قومالسلطنه به ما نصیحت و راهنمایی میکرد که با آنها مدارا کنیم و گرم بگیریم و حتی خود او یک وقتی از ما خواست که به ملاقات پیشهوری که برای مذاکره با قوامالسلطنه به تهران آمده بود، برویم و با او مذاکره بکنیم. ما هم این کار را کردیم و در آن مدت ائتلاف حزب ایران فقط با حزب توده به این منظور بود که ما هم میخواستیم به سهم خود زمینه را برای این کار فراهم بکنیم. ولی ائتلافی با حزب دموکرات آذربایجان اصلاً صورت نگرفت. منتهی در آن ایام جلساتی در دفتر مظفر فیروز تشکیل میشد، جلسات متعددی که نمایندگانی از حزب ایران، از حزب توده، از فرقه دموکرات آذربایجان و از دموکرات کردستان در آن شرکت میکردند. چند شب هم شبنشینیهائی داشتیم، جلسات شبانهای که یک وقت در داخل حزب ایران، یک وقت در محل حزب توده و یک وقت در محل حزب دموکرات تشکیل میشد و این صحبتها و این مذاکرات همه برای گرم کردن این موضوع و به دنبالهی آن بود. بهم خوردن ائتلاف از زمانی شروع شد که قوامالسلطنه کابینه خودش را تغییر داد و اللهیار صالح و تودهایها را از کابینه اخراج کرد. در آنموقع، ما در حزب ایران مذاکره کردیم به اینکه اکنون که تودهایها از قوامالسلطنه مأیوس شدهاند، چارهای جز این ندارند که با فرقه دموکرات آذربایجان پیوستگی خودشان را بیشتر بکنند و محققاً در اینباره با ما مذاکره خواهند کرد و ما باید از فرصت استفاده کنیم و راه مستقل خود را پیش بگیریم. صلاح ما نیست که در چنین ائتلافی و چنین مذاکراتی وارد بشویم. اتفاقاً یک یا دو روز بعد از تغییر کابینه آنها به ما مراجعه کردند و از ما خواستند که در یک ائتلاف بزرگ و وسیع وارد بشویم، ولی حزب ایران قبول نکرد و وارد نشد. ولی خود فرقه دموکرات آذربایجان یک نامهای نوشت که به آن ائتلاف ما پیوسته است ولی ما به آن ترتیب اثر ندادیم و از آن تاریخ دیگر همکاری و ارتباط ما با حزب توده و با آنها قطع شد.
س- آقای دکتر این تاریخ را شما به یاد میآورید؟
ج- درست بایستی بفرمایید که کابینه دوم یا سوم قوامالسلطنه که تودهایها را اخراج کرد چه موقعی بود. تقریباً از همان زمان و همان اوان بود. یعنی عملاً این ائتلاف