داشت و در ضمن اینکه این سر و صداها بود قوامالسلطنه به روسیه رفت و آن قرارداد را منعقد کرد که اساس آن بر این بود که روسها ایران را تخلیه کنند و وعدهی تشکیل یک شرکت نفت مختلط ایران و روس به آنها داده شد. همین که از روسها اطمینان حاصل کرد، یک مرتبه درصدد آن برآمد که گرفتاری حزب توده و حزب ایران را از سر خودش رد بکند و کابینهاش را به ناگهان منحل کرد و کابینه جدیدی تشکیل داد که صالح و افراد حزب توده را ازآن برکنار کرد.
خلاصه، نتیجه کار قوامالسلطنه یک عمل مفید برای ایران شد و از این جهت باید گفت که وجود او مثمرثمر و مایه خیری گردید و اگر قومالسلطنه هیچ کار دیگری نکرده باشد و گناهان زیادی هم بر گردن داشته باشد که بعداً ما هم بر گردن او گناهان دیگری بار کردیم، اما در این مورد خدمتی کرد که در تاریخ ایران باید مورد تقدیر قرار بگیرد. البته باید بگوییم که این نتیجه تنها حاصل عمل قوامالسلطنه و سیاست او نبود، بلکه استقامت و فشار و کمک آمریکائیها هم در این مورد خیلی مؤثر بود. آنطور که معروف و مشهور است، حتی ترومن به دولت شوروی اعلام کرد که آمریکا در این امر ساکت نخواهد نشست و اگر لازم باشد از نیروی نظامیاش استفاده خواهد کرد و شاید ترس از بمب اتمی که روسها در آن موقع فاقد آن بودند نیز در پیشبرد این سیاست مؤثر شد. این فشار و اخطار آمریکا توأم با فعالیت مدبرانه قوامالسلطنه سبب شد که روسها ایران را تخلیه کنند و این اثر نیک از قوامالسلطنه باقی بماند.