است و متعلق به سنجابیها است و سنجابیها بدون پرداخت مالیات به دولت عثمانی هرساله برای محل قشلاقی و تعلیف احشامشان به اینجا میآیند و دولت عثمانی هم تعهد کرد که حق آنها را محفوظ بدارد. منظور این است که محل تعلیف احشام و محل قشلاق ایل سنجابی در این حدود از خاک عثمانی که فعلاً عراق است قرار داشته است و معمولاً آنجا میرفتند. اما ایل سنجابی که یک ایل کرد است، در واقع یک ایل جوان و یک ایل جدید است. در تواریخ قدیم ما اسمی از ایل سنجابی نتوانستیم پیدا کنیم. آنطور که خود ما اطلاع داریم حداکثر این ایلی که فعلاً به این نام در ناحیه کرمانشاه است از اوایل دوره قاجاریه وجود داشته و در بعضی از لشکرکشیهای دولت ایران هم سوارهای آن شرکت میکردهاند. مثلاً در اردوکشی که دولت ایران برای تصرف هرات کرد از ایل سنجابی یک عدهای سوار بهطور مسلّم حضور داشتهاند. حتی افسانهای در میان مردم سنجابی هست که میگویند رؤساء آن سوارها لباسهایی بر تن داشتند که آستر یا یقه آنها از پوست سنجاب بوده و به همین مناسب آنها را هم سنجابیها خطاب میکردند و این اسم از آنجا برای آنها باقی مانده است.سنجابیها از سه ناحیه مختلف به ایالت کرمانشاه آمدهاند. آنها از دوازده تیره مرکباند. چندین تیره اینها علیالتحقیق از ناحیه فارس کوچانده شدهاند. شاید در زمان نادرشاه افشار و یا در دوره صفویه با اجبار و اکراه و یا از روی رضا و رغبت آنها را آوردهاند. برای اینکه در این مرز و بوم ساکن و نگهبان سرحدّات باشند. آن تیرههایی که از فارس آمدهاند، بیشتر تیرههای رؤسای ایل سنجابی و به اصطلاح خانهای سنجابی هستند. یعنی خانوادهی ما علیالتحقیق جزو کوچاندهشدهها یا مهاجرین از ناحیه فارس هستند. شما شاید در تواریخ قدیم ایران هم خوانده باشید که طوایفی از کردها در دورههای بعد از اسلام در بعضی از نواحی فارس مثلاً در ناحیه شبانکاره بوده و حتی حکومتهایی هم داشتهاند. بنابراین، بعید نیست که در دوران صفویه مردمی از کرد در آن نواحی وجود داشته باشند. چند تیره سنجابی که اسامی آنها معمولاً با کلمه وند خاتمه پیدا میکند از ناحیه لرستان آمدهاند و اینها عبارتند از تیرههایی به نام جلیلهوند، سیمینهوند، سرخاوند که الان هم در سنجابی از تیرههایی مشهور هستند و لهجه و
برگه:Karimsanjabi.pdf/۴
ظاهر