برگه:Karimsanjabi.pdf/۳۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۳ –

ج- بله. علیه رضاخان بود. ولی مردم طوری تحریک شده بودند که همه بر ضد جمهوریت آن زمان تظاهر میکردند و شعار میدادند. بالاخره در همین مجلس پنجم بود که قانون معروف خلع سلسله قاجاریه را به تصویب رساندند. کسانی که محرمانه و مخفیانه این عمل را کارگردانی میکردند و از نمایندگان مجلس امضا میگرفتند، در درجه اول تیمورتاش و مرحوم داور بودند. س- نصرت‌الدوله؟ ج- نخیر. س- ایشان در مجلس نبودند، ولی بیرون با هم همکاری می‌کردند. ج- همکاری با هم میکردند و همچنین تا حد زیادی سلیمان میرزای اسکندری و تدین. آن روزی که این قانون را قبلاً در منزل رضاخان ترتیب داده و وکلای مجلس را یکی‌یکی برده و امضا گرفته بودند و قرار بود که روز بعد به مجلس بیاورند مرحوم مستوفی‌الممالک به مجلس نیامد، مشیرالدوله و مؤتمن‌الملک هم نیامدند. ولی دکتر مصدق به آنها گفته بود که نماینده ملت مثل توپچی است. دولت یک عمر به توپچی حقوق می‌دهد برای اینکه یک‌روز توپ خالی کند. این ملت برای این ما را انتخاب کرده است که یک‌روز از حقش دفاع کنیم و اگر آن روز دفاع نکنیم، مثل این است که از تمام وظیفه‌ی خود شانه خالی کرده‌ایم. این بود که او به مجلس آمد. در جلسه‌ی مجلس حسین علا و مرحوم خاج میرزا یحیی دولت‌آبادی و مرحوم مدرس مخالفتی کردند و از مجلس بیرون رفتند ولی کسی که ایستاد و شجاعانه آن نطق معروف را کرد، دکتر مصدق بود که گفت: «این مقدمه دیکتاتوری است و من اگر دستم را قطع بکنند، به حکومت دیکتاتوری تن نمی‌دهم و این برخلاف قانون اساسی است». پایه‌ی محبوبیت عظیم و رهبری مسلم مصدق از همین جا نهاده شد. س- دکتر مصدق برخلاف مدرس با فرماندهی کل قوای رضاخان هم موافق نبود و مخالفت کرده بود. ج- در واقع، این نکته را من یاد ندارم و متأسفانه در زمانی هم که همراه دکتر مصدق زیاد بودم و از گذشته میپرسیدم، به خاطر ندارم راجع به این موضوع پرسیده باشم.