س – از آنجائیکه ما یک چنین اطلاعاتی به تفصیل در هیچ جا منتشرشده نداریم، من خیلی ممنون خواهم شد اگر شما لطف بفرمائید و این را به تفصیل توضیح بدهید.
ج – بله. محل سکونت ییلاقی یا به اصلاح سردسیری ایل سنجابی در دشتی معروف به ماهی دشت است که در لغت اصلاً ماددشت بوده است. ماهیدشت جزء استان کرمانشاه است که تقریباً از چهار فرسخی غرب شهر کرمانشاه شروع میشود و تا ده دوازده فرسخی آن ادامه دارد. یک بعد دیگر آن از دامنهی کوه شاهو نزدیک روانسر آغاز و تا کاروانسرای ماهیدشت و تا پشت شهر شاهآباد کشیده میشود. این محل ییلاقی ایل سنجابی است که الان در حدود صد و شصت پارچه آبادی و ده در آن قرار دارد.
محل گرمسیری و قشلاقی ایل در زمانهای پیش در خارج از مرز ایران و در مرز ایران از نزدیکیهای قصر شیرین و نزدیکیهای نفتخانه و محل نفت قصر شیرین بود که از آنجا شروع میشد و تا حدود قزل رباط و شهربان که الان جزو عراق است ادامه پیدا میکرد. در سال ۱۹۱۴ قبل از شروع جنگهای بینالملل اول یک هیئتی از طرف دولت انگلیس و از طرف دولت روس بصورت میانجی برای تعیین مرز بین ایران و دولت عثمانی آن زمان آمدند تا با نمایندگان ایران و نمایندگان عثمانی سرحدات غرب ایران را که مورد اختلاف بین دو دولت بود معین بکنند. در آنموقع به حدود قصرشیرین که رسیدند پدربزرگ من حاکم قصرشیرین و سرحددار بود در آنجا عثمانیها فوقالعاده فشار آورده بودند و انگلیسیها هم با نظر عثمانیها موافقت داشتند که قصرشیرین و قسمتی از غرب ایران را که جلگه است و تقریباً به جلگه عراق متصل و معروف به جلگه زهاب است در مرز عثمانی قرار بدهند.
س – آقای دکتر سنجابی اسم پدربزرگ شما چه بود؟
ج – شیرمحمدخان صمصامالممالک بود. سنجابیها در آنجا مقاومت فوقالعاده سختی کردند و تسلیم تمایلات اجنبی نشدند و بالاخره مرز بهمین حدودی که الان معین است معلوم شد ولی آن مراتع قشلاقی خارج از نفتخانه را که در حدود قزل رباط و شهربان قرار دارد جزو خاک عثمانی آن زمان شناختند. ولی یک پروتکل ضمیمه این قرارداد مرزی شد که نمایندگان دولت انگلیس و دولت روس هم امضاء کردند و همینطور نمایندگان ایران و عثمانی که بموجب آن دولت عثمانی شناخت که این نقاط از لحاظ مرتع ملک سنجابیها