برگه:Karimsanjabi.pdf/۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۱۱ –

افراد هست و با واقعیت تطبیق نمیکند. کارگردانان کودتا با اشخاص مختلف صحبت کردند. حتی معروف است که با امیرموثق نخجوان هم مذاکره‌ای در این باره به عمل آوردند، ولی او افسری محافظه‌کار و ترسو و مقرراتی بود، چنان‌که بعداً هم نشان داد. در آن‌موقع ژنرال بزرگ انگلیسی که فرمانده نیروی انگلیس در ایران بود و بعداً رئیس کل ستاد انگلستان بود ژنرال آیرن ساید در بین افسران قزاق شخصی را انتخاب کرد و به توطئه‌گران کودتا معرفی نمود و آن رضاخان سردار سپه بود. این انتخاب صرفاً بر اثر تصادف و برای این بود که آن کودتا صورت بگیرد، اما تاریخ نشان داد که نظر او در تشخیص کفایت و توانایی این شخص درست بوده است. صحیح است که انگلیسها در سال‌های اول از نقش او در ایران حمایت و پشتیبانی کردند، ولی در حقیقت، کاردانی و کوشش‌های خود او بود که او را بعداً به مراحل دیگری تا پادشاهی رساند. به هرحال، زمینه این کودتا فراهم شده بود و موقعی که قزاق‌ها وارد پایتخت شدند، به قدری زمینه آماده شده بود که بدون برخورد با هیچ‌گونه تصادفی وارد تهران شدند و مراکز حساس را تصرف و شروع به دستگیری اشخاص کردند. البته این حکومت میبایستی خودش را ترقی‌خواه، انقلابی‌نما، ضد آن قرارداد ۱۹۱۹، طرفدار قرارداد ۱۹۲۱ با شوروی و ضد اشرافیت، ضد سرمایه‌داری، طرفدار طبقات کارگر و زحمتکش معرفی نماید. کسی که برای این کار انتخاب شده بود همان سید هوچی دلال قرارداد ۱۹۱۹ و ستایشگر همان قرارداد یعنی سیدضیاء طباطبایی بود. او شروع به هوچی‌گری کرد و تمام صاحبان القاب «دوله» و «سلطنه» را همه را گرفت و زندانی کرد. عده‌ای از شاهزادگان قاجار را گرفت، عده‌ای از سرمایه‌داران را گرفت، جمعی از افراد سیاسی و احزاب را گرفت و نطق‌ها و هوچی‌گری‌ها کرد. ولی در واقع، لبه تیز کودتا در نظر کودتاگران در آن‌موقع بر ضد احمدشاه بود که از یکطرف میخواست مطابق با قانون اساسی و مشروطیت رفتار بکند و حاضر به ترتیب دیگری نمیشد و بعد هم با قرارداد ۱۹۱۹ موافقت نکرده بود. سیدضیاءالدین ضد شاه بود و احمدشاه نیز نسبت به او نفرت داشت. از کاردانی‌های رضاخان یکی این بود که در آن‌موقع با اینکه فقط عنوان فرماندهی قزاق داشت ایستادگی و مقاومت کرد و با قدرت و زورآزمایی