برگه:Karimsanjabi.pdf/۱۵۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی نشده است.
سنجابی (۱)
– ۱۰ –

س- آقای نصرت‌الله امینی گفتند: «عبدالله معظمی بدون اجازه مصدق آن کار را کرد و مصدق همیشه از این موضوع ابزار نارضایتی می‌کرد.»

ج- ممکن است مصدق بعد از اینکه معظمی رفت و از او این اجازه را گرفت ناراحت شده باشد، ولی من خودم آنجا بودم که معظمی پیش او رفت و آمد به من گفت: «من با مصدق صحبت کردم و از ایشان اجازه گرفتم که زاهدی را از آنجا بیندازیم بیرون». وقتی زاهدی از آنجا بیرون آمد مصدق می‌تواند او را به هر کیفیتی که می‌خواهد دستگیر کند.

س- زاهدی از آن به بعد مخفی شد و برای گرفتن او هم مثل اینکه یک جایزه‌ای تعیین کردند.

ج- برای گرفتنش جایزه‌ای معین شد و همه جا دنبال او می‌گشتند ولی آن‌طوری که باید دنبالش باشند، نبودند.

س- فقط این برای من عجیب است که چطور شده بود که از طرف دولت دکتر مصدق دستور به طرفداران دکتر مصدق داده شده بود که روز ۲۸ مرداد به خیابان نیایند و تظاهرات نکنند. نتیجه این شد که روز ۲۸ مرداد هیچ‌یک از طرفداران دکتر مصدق توی خیابان نبودند. برای اینکه به همه دستور داده بودند که در خانه‌هایتان بمانید.

ج- هیچ‌کس نبود و همه تصور می‌کردند که محیط آرام و امنی است و کودتا خاتمه پیدا کرده است و باید بهانه‌ی آشوب و بلوا و ترس و وحشت به مردم ندهند.

س- خیلی متشکرم. من امروز مصاحبه را اینجا تمام می‌کنم.