غیرکافی و پرداخت حقوق سنگین کارگران و کارمندان بیکارشدهی شرکت نفت هم بر آن اضافه شده بود و بهطور مخفی و محرمانه با اختیارات قانونی که داشت چندصد میلیون تومان اسکناس اضافی چاپ و منتشر کرده بود. ولی در آن زمان به پول در گردش چنان احتیاج بود که این افزایش اسکناسها تأثیری در افزایش قیمتها نکرده بود. مصدق هم، خدا شاهد است، در اینباره هیچوقت به ما و یا لااقل به شخص من صحبتی نکرده و تذکر نداده بود که چنین اقدامی شده و انتخاب نماینده مجلس ناظر بر اسکناس در این موقع مهم و مؤثر است و ما در انتخاب او به کلی غافل بودیم.
س- معذرت میخواهم من این جا دو سؤال دارم. یکی اینکه چطور میشود اسکناس چاپ کرد و برای مخارج دولت استفاده کرد و در عین حال آن چاپ اسکناس به کلی تأثیری روی تورم نداشته باشد.
ج- علت اینکه نداشت این بود که احتیاج به پول در گردش زیاد بود و افزایش مقدار اسکناسها حتی به آن اندازهی که احتیاجات را برآورده بکند، نبود. این اسکناسها را به هر ترتیبی بود چاپ کرده بودند، در حدود سیصد میلیون تومان که تأثیری در وضع قیمتها نداشت. دوران دکتر مصدق بهطور کلی دوران ارزانی بود چون درآمد و قوهی خرید مردم کم بود.
س- شاید دکتر مصدق میخواست که این آشکار نشود به خاطر اینکه آن تأثیری روانی را که ممکن بود روی مردم بگذارد، مانع شود.
ج- بله و به همین دلیل نخواست و با غالب ما، لااقل با بنده که یکی از نزدیکان دائم ایشان بودم و تقریباً هفتهای سه چهار روز خدمت ایشان میرسیدم، در اینباره صحبتی نکرد.
در رأیی که راجع به ناظر مجلس در بانک ملی گرفته شد، همان کهبد که نمایندگی سابق را داشت، مجدداً نامزد فراکسیون ما بود. ولی چون او یک تاجر سرمایهدار بود، بعضی از رفقای ما نظر خوبی با او نداشتند. در رأیگیری متأسفانه بعضی از اعضای فراکسیون خود ما مثل مهندس رضوی و افراد دیگر به جای اینکه به کهبد رأی بدهند به حسین مکی رأی دادند. حسین مکی با سابقهی مبارزاتش و با سرباز فداکار بودنش و نماینده اول مجلس