برگه:Karimsanjabi.pdf/۱۳۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۷ –

مداخله میکردند و با اشخاص بند و بست داشتند و متنفذین محلی را تحت حمایت خود قرار داده بودند، قدرتهای سیاسی که فعالیتشان از حدود وظایف کنسولی مطابق اصول بین‌المللی خارج بود. بنابراین بستن آن کنسولخانه‌ها یک امر لازم و غیرقابل ایراد بود. ولی تعطیل روابط سیاسی با انگلستان در این موقع کار مصلحت‌آمیزی نبود. عملی بود بیشتر ناشی از عصبانیت و بیشتر هم موجب جری شدن انگلیسی‌ها شد. در ادامه دادن به فعالیت‌های مخفی و محرمانه برانداختن مصدق به وسیله‌ی ایادی‌اش در دربار و در مجلس و در داخل مملکت.

س- شما از آن جلسه‌ای که تصمیم به قطع رابطه گرفته شد چه خاطره‌ای دارید آقای دکتر سنجابی؟

ج- بنده در آن جلسه نبودم. ولی بعداً خدمت آقای دکتر مصدق گفتم که به نظر من این عمل کار مؤثر و مفیدی نبوده. یعنی جلوی عملیات تحریک‌آمیز و خصومت انگلیس‌ها را نمیگیرد، بلکه وسیله به دست آنها میدهد که بیشتر خصومتشان را در زیر پرده انجام بدهند. بدین‌ترتیب، وضع ما به اینجا رسیده بود که روابطمان با آمریکا دیگر صمیمانه و امیدبخش نبود و از طرف دیگر با انگلیس‌ها هم قطع رابطه کرده بودیم، شاه هم که سیاست‌های خارجی را علیه ما میدید، موضع جدی علیه مصدق گرفته بود و تحریکات آنها مرتباً ادامه داشت. مصدق تصمیم گرفت به وسیله‌ی اعلامیه‌ای کارشکنی‌هائی که نسبت به حکومت او میشود، آشکارا به ملت ایران اعلام بدارد و کناره‌گیری کند. شاه که از این موضوع خبردار شد، از واکنش و تظاهرات مردم وحشت پیدا کرد و بلافاصله از دربار تلفن به فراکسیون ما در مجلس کردند و از ما خواستند که نمایندگانی به دربار بفرستیم که با آنها در این موضوع صحبت کنیم. از طرف فراکسیون ما، دکتر معظمی، دکتر شایگان، اصغر پارسا و بنده انتخاب شدیم، آیا افراد دیگری هم بودند یا خیر حالا یادم نیست و به دربار رفتیم.

وقتی به دربار رفتیم، دیدیم مخاطبین ما آقایان حسین علا وزیر دربار و حشمت‌الدوله والاتبار هستند. آنها به ما گفتند: «اعلی‌حضرت میفرمایند من آنچه را که همراهی بوده با آقای دکتر مصدق کرده‌ام و هیچ مخالفتی هم در کار او نداشته‌ام. بنابراین علت اینکه میخواهند کناره‌گیری و اعلام به مردم بکنند چیست؟» ما هم گفتیم که آقای دکتر مصدق