برگه:Karimsanjabi.pdf/۱۱۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۴ –

خلاصه، این اعتراض‌نامه قانونی را ما به سازمان ملل فرستادیم و به قرار صادر شده از طرف دیوان لاهه ترتیب اثر ندادیم. از آن پس دولت انگلیس به شورای امنیت شکایت کرد و آقای دکتر مصدق به این فکر افتاد که خودش در این کار شرکت کند و یک هیئتی با خودشان به آمریکا ببرند. جزو افرادی که برای همراهی در خدمت ایشان انتخاب شدند، یکی بنده بودم. کتابچه یا لایحه‌ای از طرف شورای امنیت برای ما فرستاده شده بود که محتوی بر اعتراض‌نامه و شکایت دولت انگلیس بود. بنده آن را گرفتم و مطالعه کردم. مدت یک هفته بعدازظهرها به وزارتخانه نمیرفتم و روزی چند ساعت در منزل خود مینشستم و در پاسخ به آن شکایت‌نامه یک لایحه در قریب بیست صفحه ترتیب دادم. وقتی هیئت نمایندگی ما انتخاب شد و حرکت کردیم در آن هیئت اشخاصی را که بیاد دارم اگر اشتباه نکنم، اینها بودند. اللهیار صالح، دکتر شایگان، بقایی، دکتر متین دفتری، عباس مسعودی، شجاع‌الدین شفا که آن وقت رئیس تبلیغات ما و گناه انتخابش بر گردن من بود.

س- شجاع‌الدین شفا را شما معرفی کرده بودید؟

ج- متأسفانه بلی. چون شجاع‌الدین شفا عضو حزب میهن ما و در کمیته‌ی مرکزی آن حزب بود و من او را جوانی سرشار از ذوق و وطن‌دوست میشناختم.

همین‌که طیاره‌ی ما به راه افتاد، بنده خدمت دکتر مصدق رفتم. در طیاره یک قسمت مخصوص برای ایشان ترتیب داده بودند که تختخواب داشت و روی آن دراز میکشیدند. و یک حائل و پرده هم داشت که از قسمت‌های دیگر جدا بود. به ایشان گفتم که من در این مدت مشغول مطالعه این موضوع بوده و یک لایحه‌ی جوابی به شکایت‌نامه انگلستان تهیه کرده‌ام. گفت: «خدا سلامتتان بدارد، حالا حاضر است؟» گفتم بله. گفت: «بیاورید و بخوانید». بنده در خدمت ایشان نشستم و قریب یک ساعت بیشتر یا کمتر آن لایحه را قرائت کردم. بسیار خوشحال شد. بلند شدند و آمدند و به آقایان دیگر گفتند: «دکتر سنجابی کار ما را آسان کرده است، شما همین لایحه را بگیرید، بخوانید و اصلاحاتی که لازم میبینید در آن بکنید. بعد هم آن را به مترجم‌ها بدهید». ما هم مترجم فرانسه با خودمان برده بودیم و هم مترجم انگلیسی. بله آقایان صالح، دکتر شایگان، متین دفتری، دکتر