و در دستهٔ سوم – یا در مدار دوم به دور مر کز – طبیبان را بگذاریم و مهندسان (تکنیسینها) را و محققان را و همهٔ متخصصان در فنون را. شاید بظاهر، ارزش روشنفکری این دسته با دستهٔ پیش فرق چندانی نداشته باشد. ولی یکی به علت قصد انتفاع که در کار همهٔ صاحبان این مشاغل است و دیگر به علت اینکه ابزار اصلی کار ایشان «کلام» نیست و سدیگر به علت اینکه کار ایشان ارزش تربیتی دستهٔ اول و دوم را ندارد – به این دلایل ایشان را در دستهٔ سوم میگذارم. گرچه در کار این دسته از روشنفکران مملکت ارزش ساختمانی فراوانی هست که کارخانهها و سدها و بیمارستانها و آزمایشگاهها باید به همت ایشان بگردد. ولی در شرایطی از تحول که ما بسر میبریم؛ بیش از همه به ارزشهای انسانی نیازمندیم. و تربیت کادر. و حال آنکه یک مهندس ساختمان یا برق و مکانیک اغلب مصرف کننده یا تعمیر کنندهٔ مصنوع خارجی است و یک طبیب اغلب نوعی دلال واسطه است میان کارخانههای داروسازی و بیماران. یا میان کارخانههای سازندهٔ وسایل آزمایشگاهی (از تصویر نگاری سینه و استخوان و امعاء گرفته تا ضربه نگاری قلب و الخ...) و مردم. تشخیص بیماری به دست آزمایشگاه است و رادیوگراف؛ و دوا را کارخانههای «لدرلی» و «ساندوز» و «روش» میسازند و بستهبندی شده میفرستند. البته واضح است که ارزش جراحان در میان این دسته به جای خود باقی است که ارزشی است روشنفکرانه، باضافهٔ نوعی مهارت دستی. اما با اینهمه میتوان دید که در وضع فعلی پزشکانی که خادم بیمارستانهای دولتی و بیمههای اجتماعی و خدمات عمومی هستند ارزش روشنفکری بیشتری دارند تا آنها که از درآمد مطبهای خصوصی
برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۸۵
ظاهر