برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۸۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

روشنفکر خودی است یا بیگانه؟
۸۱
 

استعماری در جستجوی راه حلی هستند. و همه می‌دانیم که این دستهٔ اخیر چه اندک شماره‌اند. من ازین دو دسته بحداقل و حداکثر روشن فکری تعبیر می‌کنم. دستهٔ کثیر اول را که هریک شاغل یکی از مشاغل روشنفکری هستند اما بنفع گردش چرخ این حکومتها – مشمول حداقل روشنفکری می‌دانم. و دستهٔ دوم را مشمول حداکثر آن. این دستهٔ اخیرند که نه تنها زیستن تنها راضی‌شان نمی‌کند بلکه دور از خدمتگاری طبقهٔ حاکم یا بقصد توجیه آن – کمر به خدمت طبقات محروم بسته‌اند. و همین دستهٔ اندک شماره را روشنفکر «خودی» می‌نامم. الباقی روشنفکران اگر نه عاملان مستقیم استعمار باشند خادمان غیر مستقیم دستگاهی‌اند که به نفع استعمار می‌گردد. و گرچه نه پندی در کار است و نه رهنمودنی – امید نویسندهٔ این دفتر آنکه روشنفکران ایرانی از قناعت بحداقل روشنفکری دست بشویند و روز بروز بیشتر بحداکثر آن بگرایند.

اکنون با توجه به این مشخصات اصلی اجتماعی و جنبهٔ طبقاتی کار روشنفکران، و با در نظر داشتن مدام مسئلهٔ حداقل و حداکثر روشنفکری، می‌پردازم به دسته بندی صاحبان مشاغل روشنفکری در ایران.

اگر خیل روشنفکران را در ایران پوشانندهٔ فضای دایره‌ای بدانیم گمان می‌کنم بتوان در مرکز آن دایره نویسندگان و هنرمندان و شاعران و متخصصان عالی را قرار داد. یعنی بطور کلی آن دسته‌ای را که میتوان به ایشان صفت «خلق کننده» و «مبدع» داد. چه در زمینه‌های هنری و فرهنگی و چه در زمینه‌های علمی. خلق کنندگان آثار و آراء و فرهنگ و علوم هستهٔ اصلی روشنفکری‌اند. دانشمندان صرف و معماران و شاعران و موسیقیدانان و نویسندگان و همهٔ کسانی که نه بقصد انتفاع