استحصالی در قفس خود انعکاس (= تفکر)[۱] است. هر استحصالی اندیشه است.»[۲]
درین معنی دوسه جمله هم از «مرد انقلابی» آلبر کامو بیاورم که میگوید: «مردانقلابی کیست؟ – کسی که «نه» میگوید. کسی که اگر طرد میکند صرف نظر نمی کند [...]. وقیام فردی Revolt عبارت است از حرکتی که آدم را از تجربهای شخصی به صحت نظریهای میرساند [...]. وانقلاب Revolution یعنی کوشش برای تطبیق عملی بر نظریهای. و نیز برای اینکه دنیا را در چهارچوب نظریهای معین طرح ریختن.»[۳] ملاحظه میکنید که «عمل» و «نظر» به این توالی منطقی دنبال هم قرار گرفتهاند: فعل – اندیشه. یا بعکس. پس چندان در بند افتراق کاردستی و کار فکری نمانیم که از یک ریشهاند.
به این ترتیب حالا می توان تعریفی را – گرچه نه بقطع و یقین اما به حدس و تخمین – نزدیکتر به حقیقت یافت و گفت که روشنفکر کسی است که فارغ از تعبد و تعصب و دور از فرمانبری، اغلب نوعی کار فکری میکند و نه کار بدنی. وحاصل کارش را که در اختیار جماعت میگذارد کمتر به قصد جلب نفع مادی میگذارد. یعنی حاصل کارش بیش ازینکه جلب نفع مادی و شخصی باشد حل مشکلی
- ↑ Ré – Flexion به همان عادت معهود هایدگر که با ریشه کلمات کار میکند – به دو معنی «بازتاب» و «اندیشه» آمده.
- ↑ ترجمه شد به اختصار از ص ۳۳ مجلهٔ آرگومان Arguments چاپ پاریس – شمارهٔ ۲۰ سال چهارم – چهارمین فصل سال ۱۹۶۰، که شمارهای است مخصوص به بحث دربارهٔ روشنفکران.
- ↑ نقل و ترجمه شد (به واسطه) از ص ۱۰۲۶ مجله Tips Modernes شمارهٔ دسامبر ۱۹۶۶.