برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۳۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۳۴
در خدمت و خیانت روشنفکران
 

ازین فراهم خواهم آورد.

اکنون به مطلب خود برگردیم. و آن اینکه «قانون» به هر صورت وضع شدهٔ «آدمی» است یا «آدمیان»، برای ادارهٔ امور «مردم». دستورها و آداب، اخلاقی و مذهبی نیز ازین مقوله‌اند. یا دست کم نوعی ملاک اخلاقی هستند یا جایگزین ابتدائی قوانینی که هنوز از طرف برگزیدگان مردم وضع نشده‌اند. و در مقولهٔ روشنفکری بحث از رد و قبول آنها نیست. بلکه بحث در ساختمان فکری آدمی است بطور کلی. فکری که دائم محتاج بکن نکن باشد فکری است خام. به همین دلیل است که اغلب اجتماعات بشری یا اکثریت خلایق به صورت فعلی اداره می‌شوند. به ترس از قانونی دنیایی یا اخروی. زمینی یا آسمانی. و به تهدید از جهنم یا پل صراط یا سر نیزه یا زندان. بحث در این است که در قسمت اعظم عمر، یک آدم را به ترس ازین نوع عوامل که برشمردم، در غم نان و آب و لباس و خانه نگهداشتن؛ یعنی آدمی را از صورت آدمیت خارج کردن و حکم حیوانات را بر او راندن – که اگر نخورد می‌میرد. یا اگر سرما بخورد از حمالی باز می‌ماند. این کاستن مقام والای بشری است.

به این ترتیب «روشنفکری» وقتی امکان حصول می‌یابد که آدمی فارغ از غم «فرزند و نان و جامه و قوت» بتواند «به سیر در ملکوت» بپردازد. و دست کم ساعاتی در روز فرصت چنین «سیر»ی را داشته باشد. و نیز فارغ از «امر» حاکمان زمینی یا آسمانی، و آسوده از ترس بکن نکن‌های ایشان، جرأت چنین سیری یا امکانش را داشته باشد. شاید به این دلیل بوده است که در تعیین حدود مشخصات روشنفکری