برگه:IOHP-Interview-Ebtehaj.pdf/۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
– ۸ –

بر علیه بانک شاهی و یه ورقه‌ای هم که به امضای رئیس بانک اون‌وقت بود ـ بود به‌خط خودش نوشته شده بود و به‌امضای او بود یک جواهراتی هم در بانک گرو گذاشته بودند در مقابل این قرضه و این و آوردند ادعا کردند که بانک شاهی این جواهرات سپهسالار را که در بانک گرو بوده این‌ها را بانک شاهی فروخته و الان در بریتیش میوزیم هست این‌ها و شش میلیون لیره قیمتش هست علی‌الحساب ما سیصدهزار لیره همچین سیصد هزار تومن مطالبه کردند که تقاضای حکمیت هم کردند. حکم خودشون را هم داور را تعیین کرده بودند وزیر دادگستری. سر حکم وثوق‌الدوله من هم حکم بانک شاهی شدم. من هر چی که مراجعه کردم به دفاتر بانک اثری از این پیدا نشد که این‌ها به همچین چیزی به بانک گذاشته در بانک تودیع کرده باشند به آن تاریخ ـ تاریخش هم بود. سپهسالار هم در آن زمان وزیر گمرک بود. این به اسم وزیر گمرکات که نصرالسلطنه سپهسالار آن‌وقت نصرالسلطنه بود و صنیع‌الدوله وزیر مالیه. هیچ اثری از آن پیدا نشد. شروع کردم به تحقیق از ایرونی‌ها ـ از ایرونی‌های قدیم. پیش همه‌شان رفتم. پیش فرمانفرماییان صاحب اختیار از جمله اشخاصی که به خاطر دارم و یه عده‌ی دیگه این‌ها هیچ کدامشان اطلاع نداشتند. بالاخره رفتیم پیش حاج مخبرالسلطنه که نخست‌وزیر بود. به او که گفتم گفت که من چیزی به خاطر ندارم اما یک آقای مرآت‌السلطنه‌ای هست در وزارت دارایی او ممکن است بداند. به او مراجعه کردم او رئیس خالصه بود در آن زمان. او گفت که من هم ایارعی ندارم اما اگر برید پیش یک نفر که به اسم اسمش را الان به خاطر ندارم به خاطر خواهم آورد گفت این رئیس بیوتاته اون ممکنه اطلاع داشته باشه. محل کارش را هم به من داد. محل کارش در وزارت‌خارجه‌ای که وزارت‌خارجه قدیم توی حیاط اون وزارت‌خارجه یک اطاق کوچکی بود که اون بیوتات در آن‌جا کار می‌کرد. رفتم پیشش بهش گفتم که یه همچنین چیزی هست. گفت بله من دارم. گفتم چی هستش گفت این جواهرات سلطنتی است که مظفرالدین‌شاه از بانک قرض کرد و جواهرات را گرو