برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۸۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۵)
– ۷ –

کردم که بی‌ادب نباشم مگر موقعی که ناچار میشدم. اینستکه در گوشه‌ای در کنار دیوار در اطاق هیئت وزیران در هنگام با تشکیل جلسه یا در هنگام تنفس این صحبت را با علم کردم، علم هم هیچی نگفت و تصویبنامه را امضاء کرد و رد کرد که بقیه هم امضاء بکنند. و چیز دیگری که در این موقع برای من پیش آمد و هیچگونه آشنائی با آن نداشتم این بود که بخاطر این حمایت خیلی شدیدی که من از صنایع کرده بودم تعداد زیادی نامه‌های بی‌امضاء و اطلاع‌های مختلف به دستگاههای مختلف داده شد که من از یک عده‌ای پول گرفتم و حمایت کردم از صنایع و بازرگان‌های کشور را بیچاره کردم و کار آنها را ازشان گرفتم و از این قبیل حرفها. به من مرتب خبر میدادند که مأموران سازمان امنیت مرتب گزارش‌هایی که تهیه میکنند در زمینه اینستکه در وزارت اقتصاد مقدار زیادی پول گرفته شده و بر آن اساس سهمیه درست شده. و پاکروان هم موظف بود که این گزارش‌ها را به همین صورت بعرض برساند. من البته برایم این هم نکته‌ای شده بود که سازمان امنیت تا چه اندازه دستگاه ضعیف و بی خبریست. چون خودم که میدانستم پولی گرفته نشده. برای اینکه این دستگاه تا این اندازه روی حرف این و آن کار بکند برای من واقعاً تعجب‌آور بود. ولی هیچ به روی خودم نیاوردم و حتی با تمام دوستی که با پاکروان داشتیم هیچوقت به او چیزی بازگو نکردم. او هم یکی دو مرتبه به من اشاره کرد که چنین صحبت‌هایی هست. گفتم درباره خودم که خود او میتواند قضاوت بکند که البته هیچ تردیدی نداشت. ولی درباره همکارانم هم من میدانستم که نمیتوانست چنین اتفاقی افتاده باشد. چرا که من از ۲۵ اسفند از بانک مرکزی خواستم جلوی هرگونه افتتاح اعتباری را بگیرد. و از ۲۶ اسفند به همکارانم گفتم که میخواهم تعرفه به چه صورتی تغییر بکند. بنابراین امکانی برای کسی نبود که سوءاستفاده بکند. تنها کسی که میتوانست سوءاستفاده بکند خودم بودم و خودم هم که میدانستم همچین کاری را نکردم. ولی بهرحال دامنه این مخالفت‌ها بالا گرفت و طبقه بازرگان کشور که در آن موقع نفوذ زیادی داشت...

س – پایان نوار شماره ۵.