المللی و اصرار داشتند که هر کسی را میخواهی بیاور ولی سرپرستی آن با خودت باشد. خوب در نتیجه من ضیائی را آوردم ولی باز کافی نبود چون اتاق بازرگانی بینالمللی خیلی کار خوبی شروع کرده بودند و حجمش هم نسبتاً زیاد بود. و به توصیهی ضیائی که از او پرسیدم اگر کسی را میشناسد که میتواند کار بکند کیانپور را بمن معرفی کرد. و بنابراین در عرض یکسال و خردهای هر روز من این را روزی دو ساعت میدیدم و با هم بسیار دوست شدیم. این توضیحش بود. و البته هر دو اینها در سازمان برنامه بودند و پستهای نسبتاً سطح بالا داشتند و لیاقت خودشان را نشان داده بودند. یکی ضیائی در بانک اعتبارات صنعتی بعنوان قائم مقام و دیگری کیانپور بعنوان رئیس امور مالی سازمان برنامه در آنجا جزو اشخاص سرشناس و کارآمد سازمان برنامه بحساب میآمدند بنابراین صرفنظر از دوستی خودم میدانستم که هم تجربه کار دارند در یک دستگاهی که خیلی نو است و همینکه جزو آدمهای لایق زمان خودشان هستند.
برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۶۱
ظاهر