روزها به کنفرانس بروم، و آن کنفرانس اثر خیلی عمیقی داشت چون از یک طرف بازرگانهای شهرستانها و بخصوص شهرستانهای کوچک و دورافتاده با همکاران پیشرفتهتر خودشان آشنا میشدند و این تبادل فکری خیلی در تغییر فکر آنها و برداشتشان راجع به مسائل مؤثر بوده و بعد هم در عرض این چند روز من بیشتر وقت خودم را با بازرگانان و صاحبان صنایع شهرستانها میگذاشتم و در نتیجه این امکان برایم وجود داشت که بتوانم در این چند روز واقعاً با تمام نمایندههای بخش خصوصی کشور گفتگو داشته باشم و نه فقط به حرفهای آنها گوش بدهم بلکه به آنها توجیه بکنم که به چه دلیل ما کارهای مختلفی را انجام میدهیم. البته همکاران وزارت اقتصاد من هم همراهم بودند و از آنها هم خواسته بودم که هر کدام با گروههای کوچکتری یک چنین تماسی را بگیرند و پس از چند بار که این کنفرانس تشکیل شد خوب احساس میکردم که تفاهم خیلی بیشتری بین ما و طبقه صاحب صنعت و بازرگان سراسر کشور پیدا شده و حس دوستی و تفاهم و علاقه دوجانبه میان ما وجود دارد. بنابراین حتی این اطاقهای بازرگانی با همان صورتی هم که تشکیل میشدند چیزهای بسیار مفیدی بودند و این کنفرانسها خیلی برای ما نتیجه خوبی داشتند و محمد خسروشاهی هم در این زمینه خیلی خوب کار میکرد. و بار اول همینطوری که گفتم این کنفرانس را در جنوب تشکیل دادیم، پس از آن کنفرانسهای دیگری در اصفهان، شیراز، تبریز تشکیل شد. بعد از آن خاطرم نمیآید تصور میکنم که کنفرانس بازرگانی مشهد پس از آن بود که مقارن با موقعی بود که من از وزارت اقتصاد استعفا داده بودم و هوشنگ انصاری جانشین من شده بود.
س – اینها هیچ نوع قدرتی نداشتند این اطاق بازرگانی اظهار نظر بکنند در مورد مقررات یا اثری بگذارند در تصمیمات اقتصادی مملکت. در عمل چه اثری داشتند؟
ج – اثرشان در مورد مقررات به این صورت بود که اتاقهای بازرگانی از اعضای خودشان میخواستند نظراتی که در مورد سهمیه دارند به آنها منعکس بکنند و آنها هم تجزیه و تحلیل زیادی نمیکردند که توجیهی بکنند. اینها را به همین صورت