برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۲۰۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۱۱)
– ۸ –

چندین بار گفتند که، "بله این هم گارد جاویدان، گارد جاویدان" بعبارت دیگر متوجه بودند که با این واژه‌ها نمیشود تصور کرد که اینها هم سربازان داریوش یا کوروش هستند و غیره. این یکی از جنبه‌های جالب اعلیحضرت است که همانطور که به شما گفتم هم در جریان ۱۵ خرداد خیلی خونسرد بودند، هم آن روزی که من ایشان را دیدم از این خطر در رفته بودند، کاملاً بر اعصاب خودشان مسلط بودند. و بعد هم همان روز یک آمیرال فرانسوی میبایست په حضورشان شرفیاب بشود و همان شب هم این آمیرال را در یک مهمانی دیدم و او اظهار تعجب عجیبی میکرد که هیچوقت تصور نمیکرده که برای کسی که چنین اتفاقی میافتد با این حالت از اشخاص پذیرائی بکند و به من میگفت که شاه آنچنان تمرکز در مذاکراتش داشت و آنچنان سئوال‌های دقیقی میکرد که کاملاً معلوم بود که موضوع سوءقصد را در هنگام ملاقات به کنار گذاشته و فراموش کرده. ولی خوب، همین مرد از طرف دیگر شاید دارای شهامت اخلاقی برای روبرو شدن با توده مردم یا با شورش و بلوا نبود. و این دو جنبه مختلف شخصیت شاه را نشان میداد. پس از خروج از کاخ مرمر دوباره من به نخست‌وزیری برگشتم ولی پیش از ورود به کاخ با پاکروان روبرو شدم و او به من توصیه کرد که درباره این سوءقصد با هیچکس و از جمله با وزیران دولت گفتگوئی نکنم. من هم این توصیه را قبول کردم چون فرض میکردم که به یک دلیل خاصی خود شاه یا نخست‌وزیر این تصمیم را گرفتند. و این بود که دو مرتبه به همان جلسه کذائی تجدید قانون مالیات بر درآمد بازگشتم بدون اینکه گفتگویی در این باره بکنم. و در بعد از ظهر آنروز که جلسه هیئت وزیران داشتیم هویدا به وزراء گفت که یک چنین شایعه‌ای امروز بوده که به شاه سوءقصد شده و این حرف مطلقاً بیربط است و اصلاً همچین چیزی اتفاق نیفتاده و بقیه هم خوب قبول کردند و حتی خاطرم هست که جمشید آموزگار بعدها برای من تعریف کرد که آن شب به مهمانی رفته بوده و عده‌ای دقیق جریانات کاخ مرمر را تعریف کرده بودند و او با قدرت منطقی بسیار خوبی که دارد، سعی کرده بود همه آنها را قانع کند که این حرف بیربط