مطلب نمیتوانم بگویم که تغییر خیلی زیادی داده شده بود. ولی یک مقدار رفورمهائی به خیال خودش البته منصور میخواست بکند. یکیش مثلاً میخواست برای کالاهائی که کشاورزها تولید میکردند یک قیمتی را تثبیت بکند. و من در همان جلسه اول خیلی مخالفت کردم و به او هم توضیح دادم گفتم که اگر شما این کار زا بخواهید بکنید این کار خطرناکی است. برای اینکه اگر میبینید در کشورهای پیشرفته یک همچنین پشتیبانی را میکنند اول یک تکنیک کشاورزی پیشرفتهای دارند بعد دست به حمایت میزنند. اما اگر شما حمایت بکنید از کشاورزی عقبافتاده خیلی بیراندمان، مانع توسعه کشاورزی میشوید کار دیگری انجام نمیدهید. بنابراین از این کار منصرف شد. ولی خاطرم هست که چندی بعد دو مرتبه گفت که "ما فکر کردیم که این انحصار قند و شکر را از بین ببریم." البته قند و شکر مسئولیتش با وزارت دارائی و با هویدا وزیر وقت دارائی بود بنابراین من اصراری در این جریان نداشتم و به منصور هم گفتم که این کار احتیاج به یک آمادگیهائی دارد برای اینکه در کشورهائی که قند و شکر انحصار دولت نیست یک هیئت نظارت بر صنعت و بازرگانی شکر دارند بصورت Sugar Board. ولی زیاد پاپی این حرفها نبود و چون قیمت بینالمللی قند و شکر هم بسیار گران شده بود، بنابراین توجیه شان هم این بود که ما میخواهیم از زیر بار این کار رد بشویم قیمتش هر چه هست خودشان میدانند. و به این ترتیب انحصار قند و شکر را برداشتند. البته چند ماه بعد هم قیمتها شروع کرد به تنزل و بنابراین همه این کسانی که شکر خریده بودند دچار مقداری زحمت شدند برای فروش جنسشان. ناگفته نماند که در این وسط خود حسنعلی منصور هم با همکاری مهدی لاله که از مؤسسان بانک تهران بود و سالیان دراز هم مدیر آن بانک بود، در این معامله قند و شکر دست داشت و استفاده خوبی هم توانست بکند به دلیلی که الان به شما توضیح خواهم داد. این پائین آمدن قیمت قند و شکر یک مرتبه باعث شد که اینها حس بکنند که در این شرایط بهتر است که جلوی افتتاح اعتبار را بگیرند برای اینکه کسان تازهای که
برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۱۸۶
ظاهر