برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۱۸۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۱۰)
– ۱۱ –

و فعال نشان بدهد. و در این نوع کارها هم بسیار ماهر بود یعنی این شخص اصولاً بسیار توخالی بود. ولی جلوه کارهایش را خوب میتوانست بدهد. مثلاً خاطرم هست که وقتی هیئت وزیران به حضور اعلیحضرت معرفی شدند پس از آن میبایست به مجلس شورای ملی برویم که در آنجا دولت برنامه کار خودش را بعرض مجلس برساند. و منصور خیلی مقید بود که ماشین های وزراء بصورت کاروان به حرکت بیفتند و ماشین خودش نخست وزیر جلو و بقیه در پشت سرش بیست تا ماشین سیاه دولتی حرکت بکنند. و بعد هم هیچ ابایی از این نداشت که از راهی برود که خلوت‌تر باشد و خوب خاطرم هست که ما از وسط خیابان استامبول مثلاً ساعت یازده صبح بطرف مجلس شورای ملی رفتیم. خوب، بدیهی است که هم یک مقدار در ترافیک اختلال ایجاد کرده بودیم، هم اینکه جلب توجه همه مردم شده بود که هیئت وزیران تازه به مجلس میروند. یا اینکه جلسه هیئت وزیران تشکیل میداد و این جلسه گاهی وقتی تا یک یا دو بعد از نصف شب طول میکشید که بسیار چیز احمقانه بی‌ربطی بود. چون مثلاً برای من که کارم را از صبح خیلی زود شروع میکردم دیگر پس از ساعت نه یا ده شب واقعاً احتیاج به استراحت داشتم و اینها همینطور این بحث‌های خودشان را تکرار میکردند. و متوجه هم شده بودم که مثلاً از یک ساعتی به بعد در اینگونه جلسات هیئت وزیران همه خسته بودند و جز تکرار مطلب کاری در پیش نبود. ولی خود حسنعلی منصور بعداً اعلامیه‌ای که میبایست رادیو بخواند تنظیم میکرد و این را میخواندند و میگفتند که جلسه هیئت وزیران تا یک و نیم یا دو صبح ادامه داشت. و این نه فقط برای بعضی از مردم ناآگاه خیلی جالب بود بلکه حتی شاه هم که مرد آگاهی بود خیلی تحت تأثیر این جریانات قرار گرفته بود. و بنابراین با این نوع بازی‌ها سعی میکرد که خودش را خیلی

س – تغییری در نوع مسائلی که به هیئت وزیران رجوع میشد اتفاق نیفتاده بود؟

ج – نه. شاید با آمدن یکی دو نفر آدم‌هائی که تحصیلات بالاتر از حد رسول پرویزی و اینها داشتند مثلاً میخواستند یک جلوه بیشتری به کارها بدهند. ولی در عمق