باید بگویم که می بینید حتی تغییر یک رئیس سازمان آب هم بدون اجازه اعلیحضرت میسر نبود آنچنانکه همین دکتر اقبال مایل بود که رئیس راهنمایی و رانندگی شهر تهران را عوض بکند و این کار مدتها بدرازا کشید تا اینکه توانست از تیمور بختیار کمک بگیرد و او گزارشهائی علیه رئیس راهنمائی و رانندگی تهیه بکند تا آقای نخستوزیر بتواند به هدف خودش که تغییر این شخص است، برسد. بنابراین حتی این پستهای کوچک هم با اجازه اعلیحضرت روشن میشد. به شما اشاره کردم که در مورد خود من هم شاه خیلی برآشفته شده بود که چگونه بدون اطلاع او شخصی مثل دکتر خرسند رئیس مؤسسه استانداردها عوض میشود در حالیکه واقعاً مداخله او مییابد در حد نخستوزیر و وزیر و اینگونه اشخاص باشد. ولی خیلی خودش را وارد این جزئیات میکرد و خود همین کار را خراب میکرد. بهرحال منصور روحانی از آن پس رئیس سازمان آب شد و کار خودش را هم بسیار خوب انجام داد و توانست شبکه آب تهران را توسعه بدهد. ولی البته خودش هم به پول بیعلاقه نبود و روش کارش هم به این صورت بود که با شخصی بنام خلیلی خیلی دوست بود از سابق. خلیلی یک موسسه مقاطعهکاری بسیار معتبر و محکمی داشت و در ضمن نمایندگی بعضی از تلمبهها و لولهها را هم از کشورهای خارجی گرفته بود و در سازمان آب هم همه کارهای اجرائی در عمل به خلیلی محول میشد. و البته خلیلی هم سهم روحانی و یکی دو نفر از همکارهای روحانی را میداد. ولی همه این کارها را روحانی خیلی با زرنگی انجام میداد و بخصوص که اطراف خودش یک مشت واقعاً مهندسهای خوب را جمع کرده بود به اینها حقوق درست میداد، شرایط زندگی خوب برایشان فراهم کرده بود. حتی باشگاه سازمان آب یکی از بهترین باشگاههای تهران بود و کارمندها با خانوادهشان از تسهیلات زیادی برخوردار میشدند. بنابراین هم کارمندانش خوب کار میکردند هم مصرفکنندگان آب از او راضی بودند و در نتیجه دولت او را همیشه مورد تقدیر قرار میداد و هم اینکه خودش هم مقداری پول نامشروع بدست میآورد. بهرحال او هم از سرگردانندگان این کنگره آزادمردان و آزادزنان ایران بود.