برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۱۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۷)
– ۱۴ –

علم به این کار کمک کرد. بهرحال خبری از عفو نشد و آنچنان که شنیدم در آن ساعتهای آخر یکباره اینها متوجه شدند که اعدام خواهند شد و این آدم‌هائی که تا روز قبل خیلی خونسردی از خودشان نشان میدادند چندین نفرشان خیلی ترسو و وحشت‌زده از آب درآمدند.

س – چند نفر بودند؟

ج – تصور میکنم هشت یا نه نفر بودند. این اشخاص اعدام شدند و یکی از خدمت‌های بزرگ به ایلات فارس اعدام این اشخاص بود چون از این پس جوانان خود آن ایل‌ها و کسانی که میخواستند در منطقه اصلاحاتی را شروع بکنند توانستند دست بکار بشوند و دولت هم شروع کرد به یک اقداماتی برای اینکه این وضع ایلی را در کشور از بین ببرد. مثلاً منطقه بویر احمد که در یکی از زیباترین نقطه‌های فارس و یکی از زیباترین نقطه‌های ایران قرار گرفته و عبارت است از یک فلات بسیار بلندی که در کنار کوه دنا است و همیشه پر از برف است و رودخانه‌های بزرگی از آنجا سرچشمه میگیرند و بطرف خوزستان میروند. و تقریباً در تمام فصل‌هائی که برف در آنجا نیست شما چمن‌زارهای بزرگی را می‌بینید ولی مردمش بدبخت و بدوی به یک معنائی متأسفانه بودند. و پس از اینکه این غائله فارس خوابیده شد، دولت تصمیم گرفت که در آنجا راه‌سازی بکند و یک راه از طریق دره خلر و گردنه سیسخت بطرف بویراحمد آمد. و راه دیگری از مسیر ممسنی و نورآباد بسوی شمال و منطقه بویراحمد کشیده شد، مرکز بویر احمد یک دهکده‌ای بود بنام یاسوج که در دشت بسیار زیبائی در دامنه کوه قرار گرفته بود و این دهکده در عرض چند سال تبدیل به یک شهر بسیار قشنگ و مدرن شد و دارای برق، آب لوله‌کشی، یک کارخانه قند، دبستان و دبیرستان برای دختران و پسران و هر چیز دیگری که لازم بود شده بود و راه یاسوج–نورآباد اگر چه آسفالت نبود ولی بسیار راه خوبی بود و در نتیجه این مردمی که هیچوقت خواب این را نمیدیدند که بتوانند در عرض چند ساعت خودشان را به کازرون یا شیراز برسانند، دسترسی هم به فارس پیدا کرده بودند هم از نورآباد به گچساران به طرف