این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۴۴
- سخن آینه مرد سنخگوست
- سخن از سخن خیزد
- سخن اگر زر است سکوت گوهر است
- سخن بد از شمشیر بریده بتر است
- سخن تا نپرسند لب بسته دار
- سخنچین دشمن همجنس خود است
- سخنچین شریک شیطان است و دشمن انسان
- سخن کز دل آید شود دلپذیر
- سخن گواه حال گوینده است
- سخن نااندیشیده چون زر ناسنجیده است
- سرانجام حیله گرفتاری است و فرجام مکر و غدر ندامت و خاکساری
- سرانجام قمار ادبار است و فرجام ستم ناگوار
- سر بده و سر مردم مسپار
- سر بیگناه بالای دار نمیرود
- سر پیری معرکهگیری
- سر خود با زن مگوی
- واژه ناخوانا وجدان سختتر که درد بیدرمان (م)
- سرش را خواست دوا کند چشمش کور شد