این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۲۳
(ت)
- تا پریشان نشود کار بسامان نرسد
- تا تریاق از عراق آرند مارگزیده مرده باشد.
- تا تنور گرم است نان توان بست
- تا جان در خطر ننهی بر دشمن ظفر نیابی
- تا جای ندانی پای منه
- تا جوانی دم را غنیمت دان
- تا دانه نیفشانی خرمن بر نگیری
- تا رنج نبری گنج نیابی
- تا شب نروی روز بجائی نرسی
- تا صلح توان کرد در جنگ مکوش
- تا کار بزر بر آید جان در خطر افکندن نشاید
- تا که دستت میرسد کاری بکن
- تا مار راست نشود بسوراخ نرود
- تا نباشد چوب تر فرمان نبرد گاو و خر
- تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها
- تا نشوی پیر ندانی که چیست
- تا نیکو نیندیشی مگوی