برگه:HezaroYekSokhan.pdf/۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۸
  1. بدترین بدان آن است که عذر بپذیرد و کینه عذرخواه در دل گیرد
  2. بدترین دوست دوست دروغگو است
  3. بدترین مردمان کسی است که دل دانشمندان را به تیغ زبان مجروح کند
  4. بدخواه کسان هیچ بمطلب نرسد
  5. بدخوی در چنگ دشمنی گرفتار است که هر کجا رود از چنگ عقوبت او خلاصی نیابد
  6. بدکردار بداندیش باشد
  7. بد مکن که بد افتی چه مکن که خود افتی
  8. برادران جنگ کنند ابلهان باور
  9. برادر که در بند خویش است نه برادر و نه خویش است
  10. برای کسی بمیر که برایت تب کند
  11. برخی سخنان سودمندتر است از باران و پارهٔ زیانکارتر از شمشیر بران
  12. بر دوستی دوستان اعتمادی نیست تا چه رسد به تملق دشمنان