ولیکن تحقیقات علمی و فلسفی بزودی رواج و شیوع یافت و بعضی از محققان آن دوره معروف بحکمای طبیعی میباشند بمناسبت اینکه تحقیق از طبیعت میکنند و آنها همه آثار طبیعت را ناشی از یک عنصر میدانستند یکی متمایل شد باینکه آب مادةالمواد است و او همان ثالس ملطی بود که پیش از این نام بردیم یکی هوا را برای این امر مناسبتر دانست و او انکسیمانوس نام دارد و یکی مادهای غیر متعین نامتناهی قائل شد که تعینات او آثار طبیعت را جلوهگر میسازد و این حکیم انکسیمندروس نام دارد و من معتقدم که ماده و هیولائی که ارسطو قائل است از او اقتباس کرده است. بعضی دیگر که آنها را هم میتوان از زمرهٔ طبیعیون دانست بعناصر متعدد قائل شدند یکی چهار عنصری شد و او انباذقلس است دیگری که انکساغورس نام دارد معتقد بخلبط گردید بعنی مادهٔ همه چیز در همه چیز بآمیختگی موجود است و در آغاز امر کلیهٔ عالم اختلاط بیترتیبی از همه چیز بوده سپس عقل کل آنرا بنظام آورده و سر و صورتی داده است یکی دیگر که معروف به ذیمقراطیس است بوجود ذرات کوچک تقسیم ناپذیر قائل گردید. بعضی هم از خردمندان آن زمان مشربهای دیگر اختیار کردند که بیشتر جنبهٔ روحانیت و معنویت داشت از جمله از دو نفر اسم برده میشود که حقیقت حال هیچکدام بدرستی معلوم نیست ولیکن بهر یکی از ایشان جماعتی و هیئتی منسوبند که هم جنبهٔ سیاسی دارند و هم جنبهٔ اخلاقی و روحانی که مجامع و حلقههای عرفان و تصوفی خودمان را بیاد میآورد. یکی از ایشان که ظاهراً قدیمتر و بهمین واسطه حقیقت حال او و حوزهٔ او نامعلومتر است معروف به ارفئوس میباشد و طریقهٔ او را ارفیسم میگویند و یکی دیگر که از مائهٔ ششم قدیمتر لیست فیثاغورس معروف است که در علم ریاضی هم نامی میباشد و معتقد