برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۴۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
–۴۳–

سؤالی میکند و دیگری جواب میدهد و از نقل و روایت مقصودم اینست که یک نفر برای یکی یا چند نفر از دوستان حکایت میکند که در فلان موقع با فلان شخص چنین و چنان گفتم و او چنین و چنان گفت یا نقل میکند که فلان به بهمان چنان گفت و بهمان چنین جواب داد. در رسالاتی که ضمیمهٔ این مجالس است از همهٔ این اقسام نمونه‌ای در آنجا هست. آن تنها رساله که اصلاً مکالمه نیست خطابهٔ دفاعیهٔ سقراط است و نمونه‌ای از مکالمات مستقیم رسالهٔ اقریطون و رسالهٔ اوتوفرون است و نمونهٔ روایت مکالمه رسالهٔ فیدون میباشد.

در همه این کتابهای مکالمات یکی از اصحاب گفتگو سقراط است و غالباً او مهمترین شخص میباشد و فقط یک استثنا دارد یعنی یک کتاب هست که اسمی از سقراط در آن نیست و آن آخرین اثر افلاطون و موسوم به نوامیس یعنی قوانین میباشد و مفصل‌ترین کتابهای اوست ضمناً متذکر میشویم که ظاهراً این کتاب بحالت مسوده مانده یعنی افلاطون مجال نکرده و عمرش وفا ننموده است که در آن مراجعه کرده حک و اصلاحاتی که از حیث تحریر و انشاء و تنظیم مطالب لازم بوده نماید و نیز از کتابهای مزبور یکی هست که ناتمام مانده است و آن کتاب موسوم به کریتیاس میباشد و از دو کتاب دیگر هم اسم برده و وعده داده است که گویا اصلاً ننوشته است زیرا هیچکس از آنها نشان نداده و دیده نشده است.

بمناسبت اینکه این کتابها همه گفتگو و مکالمه میان یک یا چند نفر است بیشتر آنها باسم یکی از اصحاب گفتگو موسوم است مثلاً رساله‌ای که اقربطون نام برده شده بمناسبت آنست که سقراط در زندان با دوست خود اقریطون گفتگو میکند و رسالهٔ فیدون از آن سبب باین اسم نامیده شده که فیدون یکی از حاضران در زندان سقراط است در روز آخر عمر او که آن مکالمات در خصوص بقای نفس با سقراط واقع میشود و فیدون