آمیخته است همچنان با آنها درون و بیرون شده و بادهای تند را بجنبش میآورد و چون بشدت در گودال زیرین که مذکور داشتم میافتد جریان هائی میسازد که از میان زمین در بسترهای رود حرکت کرده آن ها را مانند تلمبه پر میکند همینکه آن آبها از آن جا بیرون آمدند و بمکانی که ما ساکن هستیم رسیدند آنها را هم پر کرده و از همه سو زیر زمین پراکنده میشوند و دریاها و رودها و دریاچهها و چشمههای ما را سیراب میکنند آنگاه بدرون زمین رفته با پیچ و خمهای بسیار یا کم وارد تارتاروس شده بالا و زیرتر از آنکه بودند میروند و بعضی از یک جانب و برخی از جانب مخالف از تارتاروس بیرون رفته دوباره برمیگردند و بعضی دایرهوار حرکت میکنند و پس از آنکه یک یا چند بار در زمین مانند ماری که میپیچد گردش کردند هر اندازه میتوانند زیر رفته و تا نیمهٔ گودال میرسند اما بیشتر نمیروند زیرا که نیمهٔ دیگر بالاتر از سطح آنها است و چندین جریان بزرگ تشکیل میدهند. اما چهار جریان عمده هست و بزرگترین آنها آنست که از همه برتر و در محیط زمین جاری است و آنرا اقیانوس میخوانند و آنکه روبروی آنست اخیرون[۱] خوانده میشود و در بیابانها جاری است و در زمین فرو نرفته بمرداب اخیروسیا[۲] وارد میشود که نفوس مردم اغلب پس از زندگانی آنجا میروند و پس از آنکه در مدت مقرر بیش یا کم آنجا توقف نمودند باز باین دنیا روانه میگردند که داخل تنهای تازه شوند. میان اقیانوس و اخیرون نهر سومی هست که بفاصلهٔ کمی از سرچشمهٔ خود بمکان وسیعی پر از آتش میریزد و دریاچهٔ بزرگتر از دریای ما میسازد و آب آمیخته با گل در آنجا جوش میزند و سیاه و گلآلوده بیرون آمده زمین را میپیماید و بپایان مرداب اخیروسیا میرود و با آبهای آن آمیختگی نیافته پس از آنکه چندین بار
برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۲۷۰
ظاهر