برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۲۰۰

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
–۱۹۶–

همینکه اندکی آزرده شدند هزار سخن ناشایسته خواهی شنید و باید زیر بار همه‌کس بروی. برای چه؟ برای آنکه در تسالی بخوری و بنوشی چنانکه گوئی ترا بمهمانی خوانده‌اند پس آن سخنان نغز و آن گفتارهای زیبا در فضیلت و عدالت چه خواهد شد؟ اگر برای فرزندان و پرورش ایشان میخواهی زنده بمانی آیا آنها را در تسالی خواهی پروراند و نسبت بوطن خود بیگانه خواهی ساخت و این بهره را آنها از تو خواهند برد؟ یا آنها را در آتن خواهی گذاشت و گمان داری که با دوری تو هرگاه زنده باشی بهتر پرورده خواهند شد و اگر پرستاری آنها را بدوستان وامیگذاری آیا تیماری که در غیبت تو از ایشان خواهند کرد پس از مرگ تو نخواهند داشت؟ یقین بدان که دوستان تو اگر براستی چشمداشتی بایشان داری پس از تو نیز همان دلسوزی را خواهند کرد؟ باری ای سقراط دلایل ما را که پرورندهٔ تو بوده‌ایم بپذیر و جان و فرزندان و چیزهای دیگر را بر داد برتری منه تا چون بسرای دیگر روی پیش آنها که آنجا داوری میکنند روسفید باشی و شبهه مکن که اگر آنچه قصد داری بکنی و قوانین را بشکنی کار خود و هیچیک از کسان خویش را چه در زندگی و چه پس از مرگ بهبودی نخواهی داد و بداد و دینداری نزدیک نخواهی ساخت امروز اگر تن بمرگ دهی شهید خواهی شد و نه ستمدیدهٔ قوانین بلکه ستم‌کشیده از دست مردم خواهی بود و اگر بجای ستم تو نیز بیداد کنی و بجای بد بدی رواداری و با ننگ و عار از اینجا بیرون روی پیمانی را که با ما بسته‌ای شکسته و بگروهی که نمیبایست بایشان آزار کنی یعنی بخود و بما و بدوستان و وطن خویش آزار خواهی کرد تا زنده هستی ما دشمن تو خواهیم بود و چون بمیری خواهران ما یعنی قوانینی که در سرای دیگر فرمانروا