برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۱۶۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
–۱۶۴–

جهل اینکه پس از زندگانی دنیا چه روی میدهد خود را باین مسئله دانا نمیپندارم تنها چیزی که من میدانم اینست که ارتکاب قبایح و نافرمانی نسبت بکسی که از ما بهتر و برتر است ننگ و عیب است و بنابراین از اموری که مصیبت بودن آنها را یقین ندارم نمیترسم و برای پرهیز از آن بامری که خطا میدانم دست نمیبرم. انوطوس در بیانات خود کوشید تا بر شما مدلل سازد که یا سقراط را نمی‌بایست بداوری بکشید و یا اکنون که کشیده‌اید از کشتن او نباید بگذرید چه اگر رهایش کنید فرزندان شما بتعلیمات او کار کرده یکسره فاسد خواهند شد اینک من بشما میگویم هرگاه بمن بفرمائید ای سقراط ما بسخن انوطوس وقعی نمیگذاریم و از تو میگذریم مشروط بر اینکه دیگر دم از حکمت نزنی و از آزمایش مردم بگذری و اگر باز دیدیم باین کار پرداختی البته محکوم باعدام خواهی شد پس اگر باین شرط مرا آزاد کنید در جواب خواهم گفت ای آتنیان از شما ممنونم و شما را ارجمند میدارم اما اطاعت خدا را واجب‌تر از پیروی شما میشمارم و تا زنده‌ام دم از حکمت خواهم زد و همواره شما را موعظه خواهم کرد و بهریک از شما برسم دست از سرزنش بر نداشته بعادت دیرینهٔ خود خواهم گفت ای نیکمردان با آنکه اهل آتن و از شهری هستید که بدانش و توانائی اشرف بلاد عالم است چرا شرم نمی‌کنید و جز اندوختن مال و طلب و جاه و مقام فکری ندارید و و گنجهای حقایق و سعادت را رها کرده در بند آن نیستید که روح خود را همواره بلند سازید؟ و اگر کسی از شما منکر من شود و ادعا کند که در فکر تربیت نفس خود است بقول اکتفا ننموده با او سؤال و جواب و احتجاج خواهم کرد و اگر بیابم که با وجود آن دعاوی فضیلتی ندارد او را از اینکه حطام فانی دنیا را بر نفایس بلند قدر حقایق برتری میدهد سرزنش کرده شرمسار خواهم ساخت.