برگه:HekmatSoqratAflaton.pdf/۱۶۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
–۱۵۹–

اما تو عمداً بد میکنی که مرا ندیده و تعلیماتم را نشنیده بداوری میکشانی و حال آنکه قانون کسانیرا که سزاوار کیفر نیستند و فقط محتاج باندرز میباشند از جلب بمحاکمه معاف داشته است. پس ای آتنیان مبرهن شد که مدعی من هرگز در فکر تربیت جوانان نبوده و توجهی باین امر نداشته است.

اکنون ای ملیطوس باز جواب بده و بگو من جوانانرا چگونه فاسد میسازم؟ بادعای نو بایشان تعلیم میدهم که ارباب انواعی را که ابناء وطن معتقدند قائل نباشند و خداوندان دیگر را بپرستند آیا دعوی تو غیر از این است؟

ملیطوس – همین است.

سقراط – پس ای ملیطوس، ترا بهمان خداوندانی که میپرستی سوگند میدهم مطلب را برای من و این قضاة روشن کن زیرا ندانستم مدعای تو چیست آیا من میگویم خداوندان این کشور را نپرستید و بوجود ارباب انواع دیگر قائل شوید یا اینکه مطلقا وجود خداوندان را باور ندارم و انکار آنها را میآموزم؟

ملیطوس – من میگویم تو بهیچ خداوندی قائل نیستی.

سقراط – عجب ادعائی داری آیا من همانند مردم دیگر خداوندی خورشید و ماه را باور ندارم؟

ملیطوس – نه بخدا، ای آتنیان باور ندارد زیرا که خورشید را سنگ و ماه را خاک میداند.

سقراط – این بحث تو بر انکساغورس[۱] است نه بر من، ای ملیطوس عزیز تو این اندازه بقضاة بی‌اعتنائی و آنان را چنان نادان میپنداری که گمان میکنی نمیدانند کتابهای انکساغورس از این سخنها پر است وانگهی جوانان که هر روز میتوانند بنمایشگاه رفته یک درهم


  1. Anaxagore یکی از حکمای بزرگ یونان و متقدم بر سقراط بوده است.