میدارند هم دشمن هم میپسندند هم نمیپسندند.
اوتوفرون – ناچار چنین میشود.
سقراط – از این استدلال برمیآید بعبارت دیگر که بعضی چیزها هم دینداری است هم بیدینی.
اوتوفرون – ممکن است.
سقراط – پس ای دوست دانشمند من، بسؤال من جواب نهادهای من از تو نپرسیدم که آنچه هم دینداری و هم بیدینی است کدام است اما معلوم تن بعضی چیزها ببعضی از خداوندان خوش میآید و ببعضی خوش نمیآید. مثلا عجب نخواهد بود، ای اوتوفرون که چون پدر خویش را بمجازات برسانی نزد زئوسی پسندیده باشد اما کرونوس یا اورانوس نپسندند یا مثلا هفائیستوس بپسندد اما هرا خوش نداشته باشد و همچنین خداوندان دیگر در این باب اختلاف داشته باشند.[۱]
اوتوفرون – اما عقیدهٔ من آنست که خداوندان در این باب اختلافی ندارند و هیچ خدائی نیست که بپسندد که اگر کسی به بیداد آدمی و کشت کیفر نهبیند.
سقراط – آیا هیچ شنیدهای که اگر کسی به بیداد کسی را بکشد یا عمل دیگری که بیداد است بکند مردم منکر باشند که باید کیفر بهبیند؟
اوتوفرون – آری هر روز همه جا این اختلافات را دارند مخصوصاً در نزد محاکم.
سقراط – آیا بیداد بودن آنها را تصدیق میکنند و با اقرار باین که بیداد است مدعی هستند که نباید کیفر بهبینند؟
اوتوفرون – نه البته چنین نیست.
- ↑ Zeus پادشاه خداوندان یونان بوده و Kronos خداوند زمان، و Ouranos خداوند آسمان و Héphaistos خداوند آتشکاران، و Héra خواهر و زوجهٔ زئوس بود.