برگه:GrouhMahkoominKafka.pdf/۹۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۸۹
فرانتس کافکا

است. شما لابد در درمانگاهها ماشین‌هائی شبیه این دستگاه دیده‌اید، لیکن در بستر ما همه حر کتها حساب شده است زیرا باید دقیقاً با حرکتهای دارخیش تطبیق کند ولی اجرای حکم فقط با خود دارخیش است.»

سیاح پرسید: «حکم شامل چیست؟» افسر باتعجب گفت: «پس این را هم نمیدانید؟» و لب خود را گزید: «اگر توضیحات من روشن نیست مرا ببخشید، از شما تمنی دارم مرا ببخشید. در سابق معمولا فرمانده خودش توضیح میداد لیکن حالا فرماندهٔ جدید از این وظیفهٔ افتخاری شانه خالی کرده است. ولی در بازدیدی بدین مهمی..» – سیاح خواست مانع تکریم و تعارف افسر شود لذا به‌رسم اعتراض دستهایش را تکان داد. ولی افسر در گفتن این عبارت اصرار میورزید – «در بازدیدی بدان مهمی وقتی آدم فکر می‌کند که او حتی طرز اعدام ما را هم نشناسانده است، این دیگر رسم تازه‌ای است که...» – فحشی تک زبانش بود ولی افسر جلوی خود را گرفت فقط گفت: «من اطلاع نداشته‌ام، تقصیر با من نیست. وانگهی من