برگه:GrouhMahkoominKafka.pdf/۱۱۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۰۸
گروه محکومین

افسر نزدیک سرباز شد، در حالیکه رویش را بطرف سیاح برگردانده بود گفت: «این ماشین از قطعات بیشماری تشکیل یافته است و ممکن است در گوشه و کنارش چیزی بشکند یا پاره شود ولی برای این چیزها نباید گذاشت توجه ما از کیفیت معمولی اعدام منحرف گردد. فوراً میتوان به جای تسمه چیز دیگری گذاشت من از یک زنجیر استفاده میکنم. البته به ظرافت حرکت ماشین مخصوصاً برای دست راست آسیب وارد خواهد آمد.» و هنگامیکه مشغول بستن زنجیر بود گفت: «برای نگاهداری ماشین وسایل ما اکنون خیلی محدود است در زمان فرماندهٔ پیشین تنها برای همین منظور پول مخصوصی در اختیار من بود در اینجا مخزنی بود که همه جور لوازم یدکی را میشد از آن گرفت. من به اسراف خود اعتراف میکنم. البته منظورم زمان سابق است نه حالا، و فرماندهٔ جدید که برای مبارزه با تأسیسات کهن هر چیزی را دستاویز قرار میدهد نیز آنرا تصدیق دارد. اکنون فرمانده بودجهٔ ماشین را تابع مقررات اداری خود