برگه:GrouhMahkoominKafka.pdf/۱۰۰

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۹۸
گروه محکومین

پیشتر تشریف بیاورید و سوزنها را وارسی کنید؟»

سیاح دوباره از جایش آرام برخاست. پیشتر آمد و روی دارخیش خم شد. افسر گفت: «ملاحظه کنید، اینجا دو جور سوزن به وضع پیچیده‌ای قرار گرفته است. پهلوی هر سوزن دراز سوزن کوچکی نیز کار گذاشته‌اند. سوزن بزرگ است که مینویسد. از سوزن کوچک برای شستن خون و خوانا نگاهداشتن نوشته، آب فوران میکند. آب که بواسطهٔ آمیختن با خون سرخ رنگ شده است در جویهای کوچک جاری میگردد و سر انجام به این شاه نهر میریزد و بوسیلهٔ لولهٔ تخلیه به گودال برده میشود. «افسر با انگشت راهی را که آب و خون باید بپیمایند نشان میداد و برای اینکه تصویر آنرا مجسم کرده باشد با حرکت دستها مایع را دم دهانهٔ لوله‌های تخلیه جمع میکرد. سیاح سرش را بالا کرد و دستش را کورمال کورمال به پشت سر خود دراز نمود چون میخواست به جای خود برگردد. در این موقع با