برگه:GolestaneSadi.pdf/۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۶
گلستان سعدی

  این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند کانرا که خبر شد خبری باز نیامد  

  ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم و ز هرچه گفته‌اند و شنیدیم و خوانده‌ایم  
  مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر ما همچنان در اول وصف تو مانده‌ایم  

* * *

ذکر جمیل سعدی، که در افواه عوام افتاده است و صیت سخنش، که در بسیط زمین رفته و قصب الجیب حدیثش، که همچون شکر میخورند، و رقعهٔ منشآتش که چون کاغذ زر میبرند، بر کمال فضل و بلاغت او حمل نتوان کرد، بلکه خداوند جهان و قطب دایره زمان و قائم‌مقام ملک سلیمان و ناصر اهل ایمان شاهنشاه معظم، اتابک اعظم، مظفرالدنیاوالدین ابوبکر سعد بن زنگی ظل‌الله تعالی فی ارضه، رب ارض عنه و ارضه.

به عین عنایت نظر کرده است و تحسین بلیغ فرموده و ارادت صادق نموده، لاجرم کافه انام از خواص و عوام