برگه:GolestaneSadi.pdf/۲۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۱۹
دیباچه

  وصف ترا گر کند ور نکند اهل فضل حاجت مشاطه نیست روی دلارام را  

عذر تقصیر خدمت و موجب

اختیار عزلت

تقصیر و تقاعدی که در مواظبت خدمت بارگاه خداوندی میرود بنابر آنست که طایفه حکماء هند در فضایل بزرجمهر سخن میگفتند، آخر جز این عیش ندانستند که در سخن گفتن بطیئی است؛ یعنی درنگ بسیار میکند و مستمع را بسی منتظر باید بود تا وی تقریر سخن کند. بزرجمهر بشنید و گفت اندیشه کردن که چه بگویم به از پشیمانی خوردن که چرا گفتم.

  سخندان پرورده پیر کهن بیندیشد آنکه بگوید سخن  
  مزن بی تأمل به گفتار دم نکو گوی اگر دیر گوئی چه غم  
  بیندیش و آنگه برآور نفس وزآن پیش بس کن که گویند بس